کسانی که از کودکی به دنبال پول هستند به نظر شما آدم های خوب هستند یا نه؟؟ سلام دوستان عزیز وقتتون به خیر درباره انرژی زئوس حرف میزنیم. انرژی زئوس باعث میشه در کسب و کار و خیلی از سختی ها و پیچ های زندگی , نترسی و با قدرت جلو بری! چون اگه ...
با کارنیل همراه باشید تا با تاثیرات پول بر زندگی خود بیشتر آشنا شوید. "مقاله ای از میلیونر خود ساخته : استیو سیبولد" مصاحبه هایی که با بیش از 1200 فرد ثروتمند دنیا داشتم به من نشان داد که پول میتواند چه تاثیراتی بر مهمترین جنبه های زندگی ما داشته باشد. واژه ...
گرندهی مالیکار جونارائو میلیاردرهندی،مالک تیم لپورپول گرندهی مالیکارجونا رائودر 14 دسامبرسال 1950دررجام درناحیه سریکاکولام آندهراپرداش درهندوستان به دنیاآمد.رائوازدانشگاه اندهرامدرک کارشناسی دریافت کرده است. اودر آغاز کارتجارت کنف هندی یا جوت را انتخاب کرد. گرندهی مالیکاروجونا رائودرسال1978گروه *جی. آر.ام * را تاسیس کرد.اواین گروه راگسترش دادوآن رابه یک شرکت بزرگ درزمینه انرژی وتوسعه زیر ...
خلاصه کتاب #پدر_پولدار_پدر_فقیر اثر رابرت کیوساکی #۱۴ ثروتمندان ثروتمندند،زیرا در زمینه های مختلف اقتصادی بیش از مردمی که درگیر مشکلات مالی اند،آموزش دیده اند. در گزارشات مالی،خواندن اعداد یعنی جستجوی موضوع اصلی یعنی جستجوی داستان. نمودار گردش پول یک آدم بی پول یا آدم جوانی که هنوز منزل پدری است و شغل ندارد. : +درآمد: -پول تو ...
خلاصه کتاب #پدر_پولدار_پدر_فقیر اثر رابرت کیوساکی #۱۳ پدر پولدارم برای ما بچه ها که دو پسر بچه ی جوان بودیم گفت:«آنچه یک دارایی را مشخص می کند و توضیح می دهد،کلمات نیستند بلکه ارقام هستند. و اگر شما نتوانید اعداد را بخوانید نمی توانید بگویید دارایی چیست. پدر پولدارم ادامه داد:در حساب داری ...
خلاصه کتاب #پدر_پولدار_پدر_فقیر اثر رابرت کیوساکی #۱۲ غالب مردم در فهم اینکه در زندگی میزان پولی که به دست می آوریم مهم نیست،بلکه حفظ آن مهم است با مشکل مواجه اند. در سال 1997 من تعداد زیادی را می شناختم که موقتی میلیونر شدند. غرشهای قرن بیستم بود که بار دیگر به گوش می ...
خلاصه کتاب #پدر_پولدار_پدر_فقیر اثر رابرت کیوساکی #۱۱ بعد ازاین حرفها من و مایک به توافق رسیدیم که روزهای شنبه ادامه دهیم و با پول آن به جمع آوری کلیه ی کتب کمدی بپردازیم. این کتابهارا جمع کردیم و برای خودمان کتابخانه ای باز کردیم اما قادر نبودیم به کسی اطمینان کنیم،خواهر مایک را ...
خلاصه کتاب #پدر_پولدار_پدر_فقیر اثر رابرت کیوساکی #۱۰ جهل در خصوص پول،موجب حرص و ترس فراوان می شود. مثلا یک دکتررا در نظر بگیرید که برای فراهم کردن راحتی و آسایش بیشتر خانواده اش،پول بیشتری می خواهدو به همین دلیل حق ویزیتش را بالا می برد. با این کار نرخ بهداشت و درمان همگانی ...
خلاصه کتاب #پدر_پولدار_پدر_فقیر اثر رابرت کیوساکی #۹ قطعات پازل داشت کم کم برایم هویدا می شد. روشن شد که من می توانم چیزهای متفاوت ومهمی را از دو پدرم یاد بگیرم. چگونه آرزوی رسیدن به پول،بر تفکرات تأثیرمی گذارد؟ وقتی من با پیشنهاد افزایش دستمزد،شما را وسوسه کردم چه احساسی پیدا کردید؟آیا متوجه نشدید که ...
خلاصه کتاب #پدر_پولدار_پدر_فقیر اثر رابرت کیوساکی #۸ من با تعجب پرسیدم:حل نمی کند؟ نه.... بگذارید احساس دیگر را که همان آرزومندی است برایتان توضیح دهم. برخی نامش را حرص و طمع هم گذاشته اند. اما من آرزو مندی را ترجیح می دهم. طبیعی است که هر انسان زنده ای آرزومند چیزهایی بهتر،زیباتر،با هیجانات و تفریح ...
خلاصه کتاب #پدر_پولدار_پدر_فقیر اثر رابرت کیوساکی #۷ اجتناب از بزرگترین دامهای زندگی: به خوبی آگاه بود که بشر دارای بخش ضعیف و حریصی در ضمیر ناخودآگاه (روح)خود می باشد که به آسانی قابل خریداری شدن است. و همچنین می دانست که هر انسانی در روح خود،دارای بخش قوی و نیرومندی است که از تصمیم ...
خلاصه کتاب #پدر_پولدار_پدر_فقیر اثر رابرت کیوساکی #۶ پدر پولدارم درس اول مرا ادامه داد:خوشحالم که توازکار کردن به ازای ساعتی ده سنت،عصبانی شدی. اگر از این وضع دلخور و عصبانی نمی شدی و با رضایت کارت را ادامه می دادی،به تو گفته بودم که قادر به آموزشت نیستم. می بینی یک آموزش درست،نیازمند ...
خلاصه کتاب #پدر_پولدار_پدر_فقیر اثر رابرت کیوساکی #۵ روز شنبه،صف انتظار: من خودم را برای روبه رو شدن با او کاملا آماده کرده بودم. حتی پدر واقعی ام هم از دست او عصبانی بود. پدر واقعی ام،یعنی همان که پدر بی پولم خطابش می کنم،عقیده داشت که پدر ثروتمندم،قانون کار کودکان را نقض کرده و ...
خلاصه کتاب #پدر_پولدار_پدر_فقیر اثر رابرت کیوساکی #۴ شروع درسها: من ساعتی ده سنت به شما می پردازم. حتی مطابق استانداردهای سال 1956هم،ده سنت برای هر ساعت کار،رقم پایینی بود. من و مایک آن روز صبح،ساعت 8با پدرمایک دیدار کردیم. بیش از 1 ساعت منتظر ماندیم. تا اینکه پدر مایک از اتاق بیرون آمد و گفت:حاضرید،پسرها؟ مادر حالی که ...