«هیچ وقت سرت را خم نکن، همیشه آن را بالا نگه دار و مستقیما در چشمان دنیا نگاه کن.» هلن کلر
«هر آنچه که با اعتماد به نفس انتظار وقوعش را داشته باشید، در شما و جهانتان پدیدار می شود.» برایان تریسی
«اعتماد به نفس به زبان ساده تر یعنی جسارت و شجاعت» دانیل ماهر
به عقیده ی من یکی از بزرگترین آرزوهای افراد داشتنِ اعتماد به نفس در موقعیت های مختلف زندگی ست. ولی چگونه؟ دوستان با اعتماد به نفس بالایتان ممکن است بگویند: خوب، کاری ندارد. اعتماد به نفس داشته باش! ولی برای فردی که اعتماد به نفس ندارد این توصیه اصلا کارساز نیست.
در این مقاله تعدادی از راه های افزایش اعتماد به نفس را بررسی می کنیم. با خواندن این مقاله در مورد اطمینان به خودتان و ایجاد یک قدرت و جسارت درونی، بیشتر خواهید آموخت. امیدوارم مطالب این مقاله برای کمک به پیشرفت ، ارتقاء و رسیدن به اعتماد به نفس دلخواهتان سودمند باشد.
-
اقدام کنید. انجامش دهید.
«برای انجام یک کار تصمیم بگیرید، و با وجود یکنواخت شدن و بی میلیتان انجامش دهید. اعتماد به نفسی که از اتمام یک کار طاقت فرسا به دست می آورید، بی حد و حصر است.» توماس آ. بنت
«هیچ چیز مانند اتمام یک کار و به پایان رساندن آن، باعث ایجاد عزت نفس و اعتماد به نفس نمی شود.» توماس کارلایل
«اقدام نکردن باعث ایجاد شک و ترس می شود. عمل گرایی موجب به وجود آمدن اعتماد به نفس و جسارت می شود. اگر می خواهید با ترس مقابله کنید، یکجا ننشینید و فقط به آن فکر نکنید بلکه بیرون بروید، مشغول به کار شوید و انجامش دهید.» دیل کارنگی
مهم ترین قدم برای ایجاد اعتماد به نفس اقدام و عمل گرایی است. روی یک چیز تمرکز کنید، انجامش دهید و آن را به پایان برسانید. در خانه ماندن و فکر کردن به آن، فقط حال شما را بدتر می کند. ساده است، ولی همیشه کار آسانی نیست. در اینجا سه قانون برای اینکه راحتتر بتوانید اقدام کنید، آورده ایم:
-
در زمان حال باشید.
این کار باعث می شود از فکرهای حاشیه ای دست بردارید و به دنبال انجام کارهایی که می خواهید انجام دهید، بروید. به عقیده ی من این بهترین توصیه برای اقدام کردن است، زیرا شما را در وضعیتی قرار می دهد که مقاومت درونی کمتری نسبت به کاری که انجام می دهید، داشته باشید و باعث می شود که شما بدون تلاش و پشتکار فراوان، با یک ذهن متمرکز اقدام به انجام کار صحیح بکنید. یکی از ساده ترین راه های حضور داشتن در زمان حال، تمرکز روی نفس کشیدن برای مدت یک یا دو دقیقه است.
-
سخت نگیرید.
یکی از عواملی که باعث بازداشتن شما از اقدام کردن می شود، بیش از حد سخت و جدی گرفتن مسائل است. این کار باعث می شود که آن مسئله خیلی بزرگ، سخت و ترسناک به نظر برسد. برعکس، اگر کمی آرام باشید و زیاد سخت نگیرید، متوجه می شوید که آن مسائل و احساسات منفی فقط زاییدهی ذهنتان بوده است. وقتی شما راحتتر به مسائل نگاه کنید، انجام کارها به نظرتان ساده تر و راحتتر می آید
-
عمیقا و با همه ی وجودتان آن را بخواهید.
و این گونه اقدام برای به دست آوردن یک چیز و یا انجام یک کار دیگر برایتان اجباری و زوری نخواهد بود و یک کارِ خیلی طبیعی به نظر می آید، کاری که برای انجام دادنش نمی توانید صبر کنید و مشتاق انجامش هستید.
-
با ترس هایتان روبرو شوید.
«راه افزایش اعتماد به نفس، انجام کارهایی ست که از آنها می ترسید.» ویلیام جنینگز برایان
هر بار که با ترس روبرو می شوید و جلوی آن می ایستید، قدرت، جرأت و اعتماد به نفستان بیشتر می شود. در این حالت می توانید به خودتان بگویید از این ترس عبور کردم، پس می توانم با مسائل بعدی نیز روبرو شوم. شما باید کارهایی را انجام دهید که فکر می کنید نمی توانید انجام شان دهید.» الینور روزولت
من می توانم به شما بگویم که برای چندین ماه جلوی آینه بروید و جملات تأکیدی بگویید یا تمرینات مختلفی انجام دهید، این کار ممکن است تأثیر مثبتی داشته باشد و به شما اعتماد به نفس بیشتری برای اقدام کردن بدهد، ولی اگر بخواهیم صادقانه بگوییم، اگر با ترس هایتان مواجه نشوید، به صورت اساسی و پایه ای، داشتن اعتماد به نفس را تجربه نخواهید کرد. تجربه ی رویارویی شما با ترس هایتان چیزی است که اعتماد به نفس را به وجود می آورد و آن را می سازد، هیچ راه میانبر دیگری هم نیست.
راه هایی برای مقابله ی شما با ترس هایتان وجود دارد که آنقدر ها هم ترسناک و سخت نیستند. راه های زیر روبرو شدن شما را با ترس هایتان آسان تر می کند:
-
کنجکاو باشید.
در مواقعی که می ترسید، خودتان را محدود می کنید، شروع به ساختن مرزهایی بین دنیای خودتان و ذهنتان میکنید و بین خودتان و بقیه یک دیوار می کشید. ولی وقتی کنجکاو باشید، تمام این برداشت ها از بین میروند و درهای دنیا به روی شما باز می شود. کنجکاوی با شور و اشتیاق و انتظار، همراه است و باعث باز شدن فکرتان می شود و وقتی ذهنتان باز باشد و مشتاق باشید، به جای تمرکز روی ترس ها به چیزهای جالب فکر می کنید. حتما می پرسید چگونه کنجکاو باشیم؟ یک راه این است که به یاد آورید در گذشته به خاطر کنجکاوی هایتان چقدر به شما خوش گذشته، چه چیزهای جدیدی را کشف کرده اید و چه تجربه هایی داشته اید.
-
این نکته را درک کنید که ترس اغلب، به دلیل یک سوء برداشت به وجود می آید.
به عنوان یک انسان، ما همیشه به دنبال یک نمونه یا الگو هستیم. مسئله این جاست که اغلب الگوهای منفی و غیر سودمندی که بر پایه ی یک یا دو تجربه به دست آمده، را پیدا می کنیم. یا الگوهایی که حاصل قضاوت نادرست و یا سوء تفاهم است. وقتی شما بیش از حد غرق افکارتان می شوید، هر چیزی که به شما بگویند را باور می کنید. یک راه دیگر برای رویارویی با ترس ها، این است که زیاد فکرهایتان را جدی نگیرید. بسیاری از مواقع این فکرها درست نیست و یا حافظه تان دقیق نیست ( و چیز سودمندی هم عایدتان نمی شود).
-
کارها اینگونه پیش می رود.
یکی از دیالوگ های مورد علاقه ی من، دیالوگی از فیلم “سه پادشاه” ساخته شده در سال ۱۹۹۹ است، این سکانس به این شرح است که آرچی گیتز (جرج کلونی) از تیم کوچکش می خواهد که دقیقا بعد از پایان اولین جنگ در خلیج فارس، تعدادی از سربازان را نجات دهند و طلاهای صدام را بدزدند. سرباز جوان، کنراد ویگ (اسپایک جونز) درباره ی این نقشه مطمئن نیست:
آرچی گیتز: تو ترسیدی، آره؟
کنراد ویگ: شاید.
آرچی گیتز: همیشه اینطوریه، شروع می کنی به انجام کاری که حسابی ازش می ترسی، و بعد از انجام دادنش جرأت و جسارت پیدا می کنی، نه قبل از انجامش.
کنراد ویگ: این خیلی احمقانه ست. باید برعکس باشه.
آرچی گیتز: میدونم. ولی همیشه اینطوریه.
یک فیلم فوق العاده و یک دیالوگ فوق العاده. هرچند شاید چیزی نباشد که مردم دوست دارند بشنوند. نکته این است که وقتی شروع به انجام دادن کارها می کنید، تنها در خودتان اعتماد به نفس و توانایی کنترل شرایط مختلف را به وجود نمی آورید
بلکه حساسیت و ترس خودتان را نیز کم می کنید و اینگونه آن شرایط و موقعیت (مثلا صحبت کردن جلوی جمع یا حتی نمایش پست های جدید وبلاگتان برای حضار) که باعث ترس شما شده بود روز به روز برایتان عادی تر خواهد شد و آن کار، دیگر کاری نیست که برای انجام دادنش بخواهید اعصابتان را خرد کنید و به نظرتان کاملا عادی می آید؛ بسیار عادی مانند بستن بند کفش تان، بیرون رفتن با دوستانتان یا حمام کردن.
ممکن است انجام آن کار در حال حاضر به نظرتان ترسناک بیاید ولی بعد از اینکه آن کار را یک الی چندین بار انجام دادید با خودتان فکر می کنید: “همین بود؟”حتی ممکن است آنقدر خلاف انتظارتان باشد که نا امید شوید( ناامید از خودتان و از اینکه اینقدر ترس داشتید). ممکن است از دست خودتان عصبانی شوید و تعجب کنید که چرا این همه مدت برای انجام دادنش صبر کردید و چرا زودتر انجامش ندادید.
-
آماده باشید.
«کلید موفقیت اعتماد به نفس است و کلید اعتماد به نفس در آماده شدن.» آرتور اش
وقتی چیزی در مورد کاری که قرار است انجام دهید ندانید، خیلی سریع ترس و شک و تردید شما را فرا میگیرد و در ذهنتان داستان های ترسناک از اتفاقاتی که در صورت انجام آن کار، ممکن است بیفتد، میسازید.
آماده سازی خودتان و کسب اطلاعات بیشتر می تواند کمک بزرگی به شما باشد. مثلا نوشتن و تمرین دوباره و چند بارهی متن سخنرانی تان به گونه ای که تسلط بالایی روی آن پیدا کنید (این گونه ترستان هم کم می شود).
با تحقیق و مطالعه ی بیشتر حتی می توانید تکنیک های تنفس که باعث آرام تر شدن شما می شوند را بیاموزید، یا با انجام تکنیک های تصویرسازی، احساس اعتماد به نفس بیشتر و دیدگاه مثبت تری برای رفتن به روی سن به پیدا میکنید. مسلما انجام دادن این کارها خیلی بیشتر از بیکار بودن تا قبل از سخنرانی به شما کمک می کند. به طور کلی اگر برای آماده سازی خودتان زمان بگذارید تفاوت زیادی در میزان اعتماد به نفس شما به وجود میآید و بالطبع، سخنرانی شما و نتیجه ی آن بسیار بهتر خواهد شد.
بنابراین خودتان را آماده کنید، چون با این کار احساس راحتی و اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت. فقط حواستان باشد که در مرحله ی آماده سازیِ خودتان گیر نکنید و یا این مرحله را به بهانه ای برای خودداری از انجام کار تبدیل نکنید.
-
درک کنید که شکست خوردن یا اشتباه کردن شما را نمیکشد.
«اعتماد به نفس همیشه از انجام کار درست سرچشمه نمی گیرد بلکه از نترسیدن از اشتباه کردن سرچشمه میگیرد.» پیتر ت. مکینتایر
«من بار اولی که شکست خوردم و آسمان به زمین نیامد، دست از ترسیدن کشیدم.» آلن ت. نیوهرث
باید با ترستان مقابله کنید زیرا فقط با این روش، چیزی که میلیاردها انسان در تاریخ درک کرده اند را کشف می کنید و آن این است که شکست یا اشتباه کردن شما را نمی کشد و آسمان به زمین نمی آید. این فقط طرز فکری ست که افرادی که هنوز با ترسهایشان مقابله نکرده اند، دارند. راهکار این است که به جای دیدن شکست مانند یک چیز ترسناک، به آن به چشم یک چیز سودمند و مهم برای ارتقای اعتماد به نفس و رشد شخصیتی تان، نگاه کنید. چهار چیزی که شکست می تواند به شما بدهد این است:
-
یاد می گیرید.
به جای دیدن شکست به چشم یک قضیه ی وحشتناک می توانید به آن به چشم یک تجربه ی آموزنده نگاه کنید. هنگام شکست خوردن، از خودتان بپرسید: موهبت موجود در این شرایط چیست؟ من چه چیزی از این موقعیت می توانم بیاموزم؟
-
تجربه هایی به دست می آورید که از هیچ راه دیگری نمی توانستید به دست آورید.
معقولانه است که شما بخواهید از اشتباهات و شکست دیگران تجربه بگیرید ولی این کار همیشه جوابگو نیست. بعضی مواقع باید خودتان آن شرایط را تجربه کنید و شکست بخورید تا درس بگیرید و تجربه ای کسب کنید که هیچ کس نمی تواند به شما انتقال دهد.
-
قوی تر می شوید.
هربار که شکست می خورید، برایتان عادی تر می شود و بیشتر درک می کنید که دنیا به آخر نرسیده است و حساسیت تان کمتر می شود. این تکرار، باعث می شود که کارهایی که سال ها پیش نمی توانستید انجام دهید یا برایتان سخت بود را انجام دهید.
شکست می تواند یک بخش هیجان انگیز نیز داشته باشد و آن این است که با وجود اینکه شما شکست خوردید حداقل شانس خودتان را امتحان کردید. حداقل می دانید که بیکار ننشسته اید و دست روی دست نگذاشتید و کمی جرأت، جسارت و اراده به خرج دادید.
-
شانس شما برای موفقیت افزایش می یابد.
هر دفعه که شکست می خورید می توانید چیز جدیدی یاد بگیرید و قدرت درونی تان را افزایش دهید. بنابراین هر شکست شما را بیشتر و بیشتر به موفقیت نزدیک می کند.
به یاد داشته باشید که دنیا دور شما نمی چرخد. شاید دوست دارید که این گونه فکر کنید ولی اینطور نیست. مردم آنقدرها هم به کارهایی که شما انجام می دهید اهمیت نمی دهند. آنها زندگی، مسائل و نگرانیهای خودشان را دارند و آنقدرها هم به شما فکر نمی کنند و مدام شما را زیر نظر ندارند که ببینند چه کاری را اشتباه انجام دادید یا چه زمانی شکست خوردید.
این فکر ممکن است کمی ناامید کننده ولی در عین حال رهایی بخش باشد چون با این فکر می توانید از این نگرانی که همه در حال نظاره ی شما هستند، خلاص شوید.
-
خودتان و خواسته هایتان از زندگی را بشناسید.
«دنیا همیشه برای مردمانی که گفتار و رفتارشان نشان می دهد که می دانند به کجا می خواهند بروند، جایگاه دارد.» ناپلئون هیل
«به حرف کسانی که به شما می گویند نمی توانید این کار یا آن کار را انجام دهید، گوش ندهید. این حرف ها یاوه است. ذهنتان را به کار بیندازید، شما عصا به دست ندارید، پس می توانید هر کاری انجام دهید. به مدرسه بروید، هر بازی که می توانید انجام دهید، هرجایی که می خواهید بروید. ولی هرگز و به هیچ عنوان اجازه ندهید که شما را مجاب کنند که این کارها خیلی سخت و یا غیر ممکن هستند.» دوگلس بادر
برای اینکه اعتماد به نفستان را تقویت کنید باید خودتان را بهتر بشناسید. در خودتان کند وکاو کنید. با ترسهایتان روبرو شوید. دوباره و دوباره شکست بخورید و متوجه شوید که شکست، هیولا نیست. با کسب تجربه هایی جدید قوی تر شوید و آرامش بیشتری را به دست آورید.
با امتحان کردن چیزهای متفاوت بفهمید که چه چیزی واقعا شما را به هیجان می آورد. وقتی در مورد خودتان و خواسته هایتان از زندگی بیشتر بدانید (نه چیزهایی که بقیه ی مردم درباره ی شما می گویند) اعتماد بیشتری به خودتان و کارهایی که میتوانید انجام دهید پیدا می کنید.
این گونه چیزهایی که مردم درباره ی شما می گویند یا فکر می کنند، تأثیری روی شما نمی گذارد چون شما خودتان را بهتر از هرکسی می شناسید و از آن جایی که تجربه های مختلفی کسب کرده اید و برای شناخت خودتان زمان گذاشته اید، به خودتان و تواناییتان بیشتر از حرف بقیه اعتماد خواهید کرد، و یک فرد قوی و با تمرکز بالا می شوید.
این کار یقینا زمان خواهد برد و ممکن است یک پروسه ی تمام نشدنی به نظر برسد پس بهتر است که از همین الآن شروع کنید.
خیلی خوب و کاربردی بود،
سپاسگزارم از محبتتون