خلاصه کتاب #پدر_پولدار_پدر_فقیر
اثر رابرت کیوساکی
#۹
قطعات پازل داشت کم کم برایم هویدا می شد. روشن شد که من می توانم چیزهای متفاوت ومهمی را از دو پدرم یاد بگیرم.
چگونه آرزوی رسیدن به پول،بر تفکرات تأثیرمی گذارد؟
وقتی من با پیشنهاد افزایش دستمزد،شما را وسوسه کردم چه احساسی پیدا کردید؟آیا متوجه نشدید که خواستهایتان همرا ه با آن افزایش یافت؟
اما شما با بی توجهی به احساستان،توانستید عکس العمل ناخداگاهتان را متوقف کرده به جای آن،به تفکر بپردازید. این مهمترین مسئله است. ما همیشه احساس ترس و حرص در وجودمان هستیم. اکثریت مردم،ترس و حرص را بر علیه خود به کار میگیرید. این شروع جهل است. مردم، عمرشان را به دلیل احساس ترس و حرص،به دنبال کسب حقوق،افزایش در آمد وامنیت کاری می گذراندند. به عوض اینکه از خود بپرسند که افکار ناشی ازاین احساسات آنان را به کجا خواهد رساند؟این درست مانند تصویرآن الاغی است که گاری سنگین را با خود می کشد به این دلیل که صاحبش،هویجی را با نخ و چوب جلوی بینی او آویزان کرده بود.
آنچه ترس و حرص را تشدید می کند،جهل است. به همین دلیل است که افراد ثروتمند اغلب هر چه ثروتمندتر می شوندترسشان هم افزایش می یابد. پول،همان هویج است،همان خیال باطل. اگر الاغ قادر به دیدن تمام تصویر بود،مطمئنا از تعقیب هویج صرف نظر میکرد.
سپس درمورد وتلاش میان جهل و اشراق توضیح داد.
ببین مدرسه خیلی مهم است. شما به مدرسه می روید تا تخصص،حرفه یا هنری را بیاموزید و بتوانید عضوی از این اجتماع شوید. مدرسه به آنان آموزش می دهد تا فرهنگ و اجتماع ما بتواند پیشرفت کرده و شکوفا شود. متأسفانه برای بسیاری از مردم،مدرسه راه پایان است،نه را ه شروع.
به نظر شما جهل،در حرص و ترس چیست؟