خلاصه کتاب #پدر_پولدار_پدر_فقیر
اثر رابرت کیوساکی
#۶
پدر پولدارم درس اول مرا ادامه داد:خوشحالم که توازکار کردن به ازای ساعتی ده سنت،عصبانی شدی. اگر از این وضع دلخور و عصبانی نمی شدی و با رضایت کارت را ادامه می دادی،به تو گفته بودم که قادر به آموزشت نیستم. می بینی یک آموزش درست،نیازمند صرف انرژی،صبر و شکیبایی و میل شدید است. عصبانیت جزء بزرگ این فرمول است. چرا که صبر ترکیبی از عصبانیت و عشق است. وقتی موضوع پول مطرح می شود. اکثریت مردم،مایلند آن را در کمال امنیت فکری و ایمنی کامل بدست آورند. بنابراین صبر در این خصوص راهنمای آنان نخواهد بود. بلکه ترس راهنمایشان است.
برای بیشتر مردم،پول بیشتر،زیر قرض رفتن بیشتر است.
پدر پولدارم،به آرامی و ملایمت در صندلی اش جابجاشد تا درست روبروی من قرار گیرد. پرسید:
آماده ی یاد گرفتن هستی؟
من به آهستگی سرم را تکان دادم.
همان طور که گفتم چیزهای زیادی است که تو باید یادبگیری. آموزش اینکه چگونه پول را در خدمت خودت به کار اندازی یک عمر آموزش است.
مردم عموما برای ۴سال به دانشگاه میروند و فکر می کنند که آموزششان به اتمام رسیده است. من از قبل می دانستم که آموزش من درباره ی پول به تمام عمرم به طول خواهد انجامید،چون ساده بگویم هرچه بیشتر می فهمیدم بیشتر متوجه میشدم که چقدر کم می دانم و نیازمند دانستن بیشتر هم هستم. غالب مردم ا ین موضوع را آموزش نمی بینند. آنان سر کار میروند،چک حقوقیشان را دریافت می کنند،آن را با مخارجشان هماهنگ می سازند و بس. این است کل کارشان ودائم هم از این متعجبند که چرا دخل و خرجشان برابری نمی کند؟آن گاه به این نتیجه می رسند که درآمد بیشتر مشکلشان را حل خواهد کرد. فقط تعداد معدودی می فهمند که مشکل آنان فقدان آموزشهای مالی است.
درس شماره ی ۱:پولدارها برای پول کار نمی کنند.
برای سه هفته ی آینده من و مایک هفته ای سه ساعت یعنی شنبه به شنبه به رایگان کار می کردیم. کار مرا آزار نمی داد و روال عادی کار برایمان آسانتر شده بود. تنها ناراحتی ام از دست دادن مسابقات بسیار و عدم توانایی برای خرید معدود کتابها ی کمدی بود که قبلا می خریدم.