لبخند خدا

9 آوریل 2016 بدون دیدگاه

به نام خداوندی که به ما لبخند میزند
مهربان من …
دنیا گاهی برایم به اندازه ی تمام وسعتش تنگ میشود و بغضی گلویم را میفشارد…
دلم میگیرد از همه ی بی رحمی ها و نامهربانی هایش …
از کوتاهی خودم برای بیشتر با تو و به یاد تو بودن اما تنها امیدم در ته این ظلمات و تاریکی ها دستان پر مهر توست که طاقت نمی آورد مروارید های اشکم را و بر دلم مرهمی میشود آنگاه امید هایی معجزه آسا پدیدار میشوند
مانند اتفاق افتادن ستاره ای دنباله دار در عمق تاریکی آسمان

ارسال این مطلب به تلگرام

telegram