استادانه استخدام کنید:سه قانون قانون شماره ی یک بدانیدچه می خواهید

29 سپتامبر 2016 بدون دیدگاه

 

موعظه درمورداهیمت افراد یک چیز است ، فهمیدن معنی اش کلا ” یک چیز دیگر. ادمهای درست درکسب وکارتان چگونه آدم هایی هستند؟چی بین عالیها وخوبها تمایزبه وجودمی آورد؟چگونه درجه یک ها را ازدرجه دوها وسه ها جدامی کنید؟

یک ادم درجه یک در کسب وکارتان بااین سه معیارهمخوان است:

۱٫ازشمابهتراست.

من وزن ام جورجیا دربارسلونای اسپانیا بعداز ظهری رابایک مدیرعامل موفق و همسرش گذراندیم.بااین حال هر چه قدرزمانی بیشتری رابا او می گذراندم ، کم ترمی توانستم باور کنم او مدیرعامل  جایی باشد.چه برسد به یک شرکت مخابراتی مولتی میلیارد دلاری.کمی بی فکر بود ، با دهان باز ادامس میجوید وبه جوک های نه چندان مناسب و نه چندان خنده دارش ،قهقه می خندید .قضیه را نمی گرفتم.

درنهایت توانستم با کلی صغری – کبری چیدن ازاو سوال کنم که چطور توانسته اینقدر موفق شود.

هدف تان این است که احمق ترین فرد دراتاق باشید.آن هایی را استخدام کنید که از شمابهتر هستند.

جواب اش چی بود؟ >>هدف من این است که احمق ترین فرداتاق باشم <<

چی؟ احمق ترین؟مگرمدیر عامل نباید باهوش  ترین باشد؟

آن جور که جواب داد ، هوش،فرهیختگی ، کاریزما یا توانایی های انگیزه بخش اش نبود که این طور موفق اش کرده بود.فقط سعی کرده همیشه باهوش ترین  وبهترین آدم هارا روی هرصندلی میزمدیریت بنشاند.

گفت:>>اگرملاقاتی با تیم رهبری داشته باشم  ودر مورد یک موقعیت بازاریابی صحبت کنیم، اگر ایده ی بهتری نسبت به مدیربازاریابی داشته باشم، مشکل به وجود می اید.اگرمشکلی راحل کنم که مدیر مالی ام یکهفته را برای حل اش گذاشته ، به مشکل می خوریم .اگر راه حلی عملی داشته باشم که مدیر استراتژیک ارشد م فکرش رانکرده باشد ،آغازی برپایان خواهدبود. همیشه بهترین ها رابرای هرکدام از پستهای خالی شرکت ام استخدام می کنم.بعد ،ان هابهترین عملکردشان راارائه می دهند.<<

تنهاوظیفه اش به کار گرفتن آدمهادرجایگاهی ست که بتوانندعملکردخوبی ارائه دهند.

و این تنها وظیفه ی شماهم هست.

  1. آنها شخصیت دارند.

چندسال پیش این موقعیت راداشتم که با مدیر شرکت توریستی ماریوت اینترنشنال ناهاربخورم.ماریوت به داشتن خدمات مشتری فوق العاده مشهور است.داستان هایی وجوددارد در مورد اینکه کارمندهای ماریوت سطح خدماتشان به مشتری به قدری فوق العاده است که خیلی فراتر از وظیفه شان محسوب می شود.شب قبل اش رادریکی از هتلهای ماریوت گذرانده بودم واین قضیه را درهمه جای آن می شددید.باهرکسی روبه رو می شدم، چه مدیریت پذیرش ، چه نگهبان وچه خدمتکار، خیلی  دلنشین بهن ظر می رسیدند.

نه از ان هایی که چای نخورده پسر خاله می شوند ولوس وپاچه خوارند وهمیشه حق را الکی به مشتری می دهند .این هاواقعا” رفتارشان صمیمی بود وبه دل می نشست.

بعد از چند برخورد مثبت ، اولین کلماتی که فرداصبح موقع دست دادن با مدیرگفتم ،این بود : خارق العاده است . شمابایدیادم دهید چگونه به افراد تان آموزش می دهید تا این قدر صمیمی برخورد کنند.

شمابه افراد تان یاد نمی دهید که موفق باشند.شماآدم های موفق را استخدام می کنید.

کمی آشفته به نظر رسید و بعد جواب داد:مابه افراد مان یاد نمی دهیم صمیمی برخورد کنند. ماآدم هایی راکه اینجوری برخورد می کنند ، استخدام می کنیم >

فقط آدم های صمیمی رااستخدام می کنیم .شش کلمه.این شش کلمه چشم ا  راباز کرد   به یکی ازبزرگ ترین کلیدهای استخدام ی که تا حالاکشف کرده بودم . خیلی از کسب وکارهاباحتی اصول اولیه ی خدمات خوب کلنجارمیروند ووبه ظاهر، یکی ازمشکلات،آموزش است . ولی در واقع این فرضیه نمی تواندبیش از این اشتباه باشد. شما نمی توانید به افراد تان بیا موزید صمیمی برخوردکنند. یا صمیمی هستند یانیستند. نمی توایند سرشت را اموزش دهید.نمی توانید یا مردم دهید که منظم باشند یاسخت کوش یا مداوم در کار یا  وفادار یا مثبت یا دوستانه یا هرویژگی دیگری که برای تان مهم است.فقط می توایندتعهد به استخدام آدمهایی داشته باشد که ازقبل این ویژگیها اراداشته باشند. همان طورکه  ری ویلیامز،سرمربی تیم بسکتبال فوق ستاره ی دانشگاه کارولینای شمالی می گوید: من موقع استخدام به همان اندازه به منش و شخصیت اهمیت می دهم که به توانایی.

ایا لیستی از ویژگیهای پیشنهادی میخواهید ؟ این چیزیست که وارن بافت دنبال اش است.یک رنگی،هوش و انرژی. هشدار می دهد اگراولین ویژگی را نداشته باشند،ویژگیهای دیگر علیه تان عمل می کنند . یعنی اگر آدمبا هوش وپر انر ژی   استخدام کنید که با بقیه یک رنگ نیست ، باعث نابودی خودتان وکسب و کارتان می شود. بافت می گوید : اگرشما شخصی رابدون ویژگی اول ( یک رنگی) استخدام کردید، خد خدا کنیداحمق و تنبل باشند.

چه ویژگی هایی می خواهید؟ شخصی مشتاق می خواهید ؟مقاوم ؟شجاع ؟قابل اعتماد،مداوم درکاروسخت کوش؟

چه می خواهید؟

بنشینید لیستی تهیه کنید وشروع کنیدبه گشتن .

اگرنمی دانید چه می خواهید، نمی توانید پیدا ی اش کنید.

۳٫آن ها عاشق هستند.

استیوجابز می گفت:وقتی شخصی واقعا” رده بالا  استخدام می کنم، شایستگی دردرجه ی آخراهمیت  قرار دارد.آنهاباید واقعا” باهوش باشند.

ولی مساله ی واقعی برای من این است که آیا عشق اپل می شوند یانه ؟

چون اگر واقعا” عاشق اپل شوند، همه ی چیزها خود به خود حل میشوند . آنها می خواهند کاری راکه برای اپل مناسب است، بکنند نه کاری راکه برای خودشان، برای استیویاهر کس دیگری خوب است.

اشتباه من درمورد اماندا این بودکه دراولین مرحله،شایستگی وتوانایی اش راملاک قرارندادم .ولی وقتی ازاین پل گذشتید ، وقت اش است که به روزمه ی طرف نگاه کنید.

وقتی برای مصاحبه باشخصی پشت میز نشستید ، فقط به روزمه اش نگاه نکنید: به چشمان اش نگاه کنید .به شکل عمیقی به قلب اش بنگرید. از خودتان بپرسید : ایا می تواندعاشق کاری شود که دراین جا می کنیم ؟ آنهاشخصیت ، رویکرد،علاقه و عشقی متناسب با کاری که انجام میدهیم ، دارند ؟

اگر جوابتان مثبت است ،از خودتان بپرسید : بافرهنگ شرکت خو می گیرند و موفق می شوند؟ محیط کاری مان مثل خانه شان خواهد بود؟شخصی عالی در محیطی نامناسب بازهم هم شخص نامناسبی خواهد بود.

یکی ازتحسین شده ترین فرهنگ های شرکتی در امریکا راموفق ترین چهره ی سال ۲۰۱۳مجله ی ساکسس اداره می کند:تونی هسیه،مدیرعامل زاپوش.اگریک روزدراداره شان قدم بزنید یکی از خنده دارترین ، وحشیترین وعجیب ترین محیط های ادار یرا می بینید که تاحالاتجربه کرده اید. اگر قراربودانجا کار کنم ، خود مرا نسبتا با استعدادو توانا می دانم .بحث>> من<<نیست . شخصیتی مناسب باآن محیط نداشتم ، در آن محیط شکست می خوردم .آدم مناسبی می بودم در محیطی نامناسب و به شخصی نامناسب برای استخدام درزاپوس تبدیل می شدم .

 

دیوانگان ثروت ساز – دارن هاردی

ارسال این مطلب به تلگرام

telegram
برچسب ها :