“کسی که دیگران را بشناسد فهمیده است، کسی که خود را بشناسد خردمند است.” لائو تزو(Lao-tezu)
شما چه کسی هستید؟ زندگی روزانه و هفتگی شما واقعا چگونه است؟ این ها سوالاتی هستند که همیشه پاسخ به آنها ساده نیست. بنابراین امروز می خواهم ۳ نکته ای را ذکر کنم که به من کمک کرده تا خود را بهتر بشناسم و زندگی خودم را دقیقتر ببینم.
-
چه بخشی از خود را در وجود دیگران می‌بینید؟
چیزی که ما در دیگران می بینیم اغلب همان چیزی است که در خودمان می بینیم. آنچه که ما را از دست دیگران عصبانی می‌کند ممکن است همان چیزی باشد که درون خودمان وجود دارد و آن را دوست نداریم. قضاوت دیگران در مورد یک مسئله، در واقع قضاوتِ خودتان در مورد آن مسئله است. بنابراین چیزهایی که به آنها توجه می‌کنید و آنچه که شما را از دست دیگران عصبانی می‌کند، می تواند به شما چیزهای مهمی درمورد خودتان یاد دهد. چیزهایی که ممکن است از آنها آگاه نباشید. در واقع مردم می‌توانند مثل آیینه ای برایتان باشند. آیینه ای که می تواند به شما کمک کند تا در مورد خودتان، ترس‌هایتان و چیزهایی که با آنها خودتان را فریب می‌دهید، بیشتر یاد بگیرید.
عموما از چه رفتارهای دیگران عصبانی می شوید؟ معمولا در مورد چه مسائلی دیگران را قضاوت می کنید یا از آنها انتقاد می کنید؟ جواب این سوالها چه چیزی می تواند در موردتان به شما بگوید؟
-
کاری غیرمعمول انجام دهید.
وقتی با یک انتخاب روزانه در زندگی مواجه می شوید، برای یک دقیقه صبر کنید و فکر کنید. سپس گزینه ای را انتخاب کنید که احساس می کنید برایتان غیر معمول است. اگر همیشه عقب می کشید فقط برای این یک بار این کار را نکنید. اگر اغلب با مردم بحث و جدل می‌کنید فقط این بار این کار را نکنید و به جای آن بیخیالش شوید و با مهربانی با آنان برخورد کنید. برعکس آنچه که همیشه انجام می دادید را انجام دهید و ببینید که چه اتفاقی می افتد(البته با استفاده از عقل سلیم خود و عاقلانه). کارهای جدید و کارهایی که از خودتان انتظار ندارید را انجام دهید.
این روشی عالی و سرگرم کننده برای به دست آوردن تجربه های جدید و یادگیری چیزهایی راجع به جهان و در مورد خودتان (که اگر کارهای همیشگی را انجام می دادید، آن ها را نمی دانستید) است. این کار همچنین روشی است برای غافلگیر شدن در زندگی؛ از آنجا که معمولا همه چیز بهتر از آنچه که تصورش را می‌کردید پیش می‌رود البته اگر اقدام کنید. اگر همان کار قدیمی و روتین را انجام دهید تا وقتی که تبدیل به یک برنامه‌ی خشک و یکنواختِ روزانه شود، این می‌تواند شما را خسته و افسرده کند. انجام دادن کاری غیرمعمول در شرایط کوچک و بزرگ، مهم نیست که چگونه پیش رود ولی یک روش عالی‌ست تا احساس سرزندگی دوباره کنید و جنبه‌هایی از خودتان را که ممکن است از شما پنهان بوده باشد، آشکار می سازد.
-
دفتر رویدادهای روزانه داشته باشید.
یادداشت های روزانه راه حل خوبی برای داشتن تصویر دقیقتری از خود و زندگیتان است. چندین روشی که من از یادداشتهای روزانه برای شناختن خودم و زندگی‌ام استفاده کرده‌ام به شرح زیر است:
-
درباره اینکه چطور از زمانتان استفاده می کنید، بنویسید.
چیزهایی را بنویسید که در طول یک روز یا یک هفته انجام می دهید. درمورد اینکه زمانتان را روی چه چیزی صرف می کنید و اینکه چقدر از زمان را بر روی هرچیزی صرف می کنید، بنویسید. ممکن است مثل من در مورد اینکه چقدر از زمان را تلف کرده اید و چقدر مشغول انجام کاری بی‌فایده بوده اید، متعجب شوید. حتی اگر تصور می‌کنید فردی مفید و تاثیرگذار هستید.
-
در مورد آنچه فکر می کنید، بنویسید.
شما در طول یک روز عادی راجع به چه چیزهایی فکر می کنید؟ یا یک هفته؟ همه این ها را بنویسید. با انجام این کار می توانید الگوهای تکراری افکارتان را پیدا کنید مثل ترس ها، یا ممکن است متوجه شوید که زمان زیادی را صرف افسوس خوردن در مورد اتفاقات گذشته می‌کنید، یا حتی ممکن است دریابید که نسبت به آنچه فکر می‌کنید، انسان مثبت‌تری هستید. این یک تمرین بسیار جالب است چون می تواند به شما کمک کند نقاط مثبت و منفی خودتان را ببینید و بفهمید که تصورتان از خودتان تا چه اندازه دقیق است. احتمالا هنگام انجام این کار مقداری متعجب خواهید شد.
-
در مورد آنچه می خورید، بنویسید.
من از این روش برای کم کردن وزنم استفاده کردم. اگر شما هم می خواهید وزنتان را کم کنید باید کالری کمتری مصرف کنید. پس چه طور می خواهید بدانید که چه چیزی می خورید و چقدر می خورید؟ شما باید آن را به چندشکل نظارت کنید. این یک مسئله ضروری است. چون من سه وعده غذایی که می‌خوردم عمدتا سالم بودند ولی شامل همان مقدار کالری بودند که در گذشته هم استفاده می‌کردم. بنابراین پیشرفت کمی حاصل می‌شد. برای حفظ امور در محدوده سالم و موثر، من فکر می کنم که کنترل آنچه که انجام می دهیم مهم است. اما به معنی وسواس داشتن نسبت به این چیزها نیست. مهم ترین نکته این است که به جای حدس زدن (مثلا در مورد مقدار کالری مصرفی)،آنها را به دقت کنترل کنید.
