کریک کرکرین
پدر هتلداران جهان
کریک کرکرین که امروزه او را به عنوان پدرهتلدارن جهان درلاس وگاس وسراسرایالات متحده می شناسند، نمونه کامل پیشرفت و ترقی ازیک خانواده کاملاساده و معمولی است. اوکه درحال حاضر باثروتی معادل۱/۳میلیارددلار در ردیف سیصدو هفتمین میلیارد ر بزرگ دنیاجای گرفته است، سختی ومشقتهای بسیاری را در زندگی به جان خریده تا به وضعیت فعلی خود دست یابد. مردی با ظاهری کاملا”ساده اما رفتاری به مانند یک نجیب زاده،کم حرف وگوشه گیر امادرمعاملات بسیار مصمم واستوار،گریزان از هیاهوی خبرنگاران اما سازنده بزرگ ترین هتلهای دنیادر گذشته که جنجال خبری بسیاری رادرپی داشته است.یک کارگر،بوکسور وخلبان پیشین ویک میلیاردرفعلی…
کریک کرکرین درششم ژوئن سال۱۹۱۷ در فرسنو ایالات متحده به دنیا آمد.او که فرزند چهارم خانواده بود، علی رغم تولد در ایالات متحده تازمانیکه سن و سالی پیدانکرده بود و وارد اجتماع نشده بود، نمی توانست زبان انگلیسی رابه خوبی صحبت کند ،چراکه زبان خانوادگی آنها** ارمنی**بودوتمامی اعضای خانواده وخویشاوندان در محیط های خانگی به این زبان صحبت میکردند.
برادر بزرگش که دررشته ورزشی بوکس مهارتهایی داشت،او را ترغیب کرد که وارد این رشته شود.به محض ورودبه این رشته چنان علاقه ای به آن پیداکردکه درس و مدرسه را رها نمود وتمام وقت خود رابه این ورزش اختصاص داد.اندکی بعد در اثر نیروی بدنی فوق العاده و پشت کاری که داشت و همچنین به سبب راهنمایی های بی دریغ برادربه مقام های خوبی دست یافت وتوانست درهمان سنین نوجوانی مدال هایی به دست آورد.
چند سالی گذشت ،حالا اویک جوان خوش قد وقامت شده بود.اما مهارت او در یک رشته ورزشی نمی توانست نیازهای مالی او را برآورده سازد.خانواده هم که اوضاع مالی مناسبی نداشت و نمی توانست برای همیشه مایحتاج فرزندان را تامین نماید.از این رو، او که ازکودکی باکارکردندرمشاغل مختلف آشنایی داشت، دوباره تصمیم گرفت که وارد عرصه کار و فعالیت شود تابتواند زندگی خود را اداره نماید.به همین جهت،در پاییز سال ۱۹۳۹ به سراغ یکی از دوستان قدیمی خانوادگی شان رفت تا نزد اوبه کار مشغول شود.حرفه جدیدی که او وارد شد،نصب بخاریهای دیواری دراماکن عمومی بود.قراربراین شد تاکریک درازای دریافت۴۵ سنت درهرساعت به این کاربپردازد. یکروز که ریک به همراه کارفرمایش برای انجام یک کارش سواربرهواپیماشده بودند تابه شهردیگری بروند،فکردیگری ذهن اورابه خود مشغول ساخت. هنگامی که هواپیماازجایش برخاست و تمامی مناظرپایین دریک نگاه قابل رویت شدند، هیجان سراسروجوداورا دربرگرفت.به محض فرودهواپیما،کریک تصمیم خودش را گرفت.حال اومی خواست یک خلبان شود.
پس از پرس وجوی فراوان دریافت که یکی از اولین زنان خلبان دریک زمین بسیاربزرگ که بخشی ازان به امورکشاورزی ودامی اختصاص داده شده،مشغول آموزش خلبانی است.به سرعت هرچه تمام ترخودرابه انجارساند وبه نزد *بارنز*،همان خلبان زن رفت وگفت او هیچ سواد ومدرک تحصیلی خاصی ندارد ،از سویی هم پولی ندارد تا بتواند شهریه کلاسهای آموزشی رابپردازد اما علاقه بسیاربه پروازدارد وازاوطلب کمک کرد. *بارنز*هم که ذوق وشوق فراوان او رادیده بود به او گفت که برای این کار مهم ترین وسیله،علاقه وشجاعت است که اودارد وهمین امربرای تبدیل شدن به یک خلبان ماهرکفایت میکند. تنها شش ماه ازاین تاریخ گذشت که کریک توانست مدرک خلبانی خودرادریافت نماید و درهمان مکان به عنوان یک شغل به اموزش این فن بپردازد.
اما نکته اینجا بود :کریک پرواز رادوست داشت نه مربی گری را! واین به معنای آغازحرفه ای جدید بود.چندی پیش شنیده بودکه خطوط هوایی رویال درازای هر پروازازکانادابه اسکاتلند ،به هر خلبان۱۰۰۰دلاردستمزدمی دهد.این مطلب اصلاباور کردنی نبود .مگرچه مشکلی برسرراه بودکه چنین هزینه ای رامی پرداختند؟هنگامی که برای تحقیق درمورد این قضیه واردشهرمونترال کاناداشد، دریافت که انجام این ماموریت چنان دشوار است که کارشناسان پرواز احتمال موفقیت رابیش از ۴/۱ درصد نمی دانند!
قضیه از این قرار بود خلبان می بایست هواپیمای بمب انداز *موسکوایتو* رابه همراه تانکرهای سوخت شان ازمسیری مناسب به اسکاتلند می رسانند که برای این منظوردو راه بیشتروجود نداشت.مسیر اول،هواپیما رابا توفانهای یخی روبه رومی ساخت وبالهایش را دچار آسیب می نمود و مسیر دوم،نیازبه سرعتی یکسان درکل راه داشت که اگراندکی تغییرمی کرد،مجددا”هواپیما
باسانحه روبه رو می شد. علی رغم تمامی این مشکلات،کریک که علاقه بسیاری به انجام پروازهای هیجانی داشت، شرایط راپذیرفت ودرکمال ناباوری همگان هواپیما رابه مقصدرساند.ازان پس به مدت چندین سال اووظیفه انتقال این هواپیمارابه اسکاتلند داشت و درهمه مراحل موفقیت رااز آن خود نمود وتوانست ثروت نسبتاخوبی نیز به دست اورد.
چندی بعد، زمانیکه نام اودرلیست خلبانان ماهروبا تجربه جای گرفته بود، یکی ازتجار لوس انجلس اورا به عنوان خلبان اختصاصی خودبرای دو ویا سه سفردرهفته استخدام کرد.کریک که پیش ازاین توانسته بودیک هواپیمای کوچک برای خودخریداری نماید، به این کار مشغول شدو در هفته چند باربه لاس وگاس سفر می کرد.
جالب است که بدانید او علی رغم استعداد وپشت کارفراوان، ازشانس بالایی نیزبرخوردار بود، به طوری که درمدت اقامت شدرلاس وگاس تمامی شرط بند یهای بزرگ این شهرشرکت کرد و درتمامی انهامبالغ هنگفتی به چنگ ارود.او که حال ثروت قابل ملاحظه ای به دستاورده بود ، تصمیم گرفت که شرطبندی راکنار گذاشته و زندگی شرافتمندانه ای آغازنماید.ازاین رو، ازوداج کردواندکی بعد صاحب دو فرزند به نام های لیندا و تریسی شدوبه وسیله ثروتی که به دست اورده بود یک کمپانی هوایی کوچک بانام ترسیندا،برگرفته ازنام فرزندانش،بنا کرد. این شرکت هوایی اوکه تحت نظرخطوط هوایی **لوس انگلز ایر سرویس** فعالیت می کرد،درسال ۱۹۶۵وارد بورس شد وسهام ان به عموم فروخته شد.درسراسر ایالات متحده ،اغلب ارمنی های مقیم امریکاسهام کمپانی اوخریداری کردند ودرعرض مدت کوتاهی ارزش سهام انهااز۷۵/۹ دلار به۳۲ دلاردرهرسهم افزایش پیدا کرد.
درسال ۱۹۶۲، دریک اقدام جسورانه کریک زمینی به مساحت ۳۲۰هزارمتر مربع به قیمت ۹۶۰ هزار دلار در حوالی فلامینگو خریداری کردوآن را به کمپانی بزرگ اجاره داد وبعدبه همان کمپانی درازای مبلغ۵ میلیون دلارفروخت .دراوایل
سال ۱۹۶۷،کریک زمین مشابه یدر **پردیس رواد** به مبلغ ۵ میلیون دلارخریداری کردوتصمیم گرفت خودش آن را به کارگیرد.به کمک سهام کمپانی اش دربورس ونیزمبالغی که اخیرا “به دست اورده بوداقدام به ساخت بزرگترین هتل آنزمان دردنیا درشهر لاس و گاس نمود.
هتلی۳۰ طبقه با۱۵۱۲ اتاق با نام **ام جی ام گراند **که تنها درسال اول آغازبه کارش بیش از ۳میلیون دلار عایدی داشت.کریک می گوید:در آن زمان کمترکسی تصورمی کردکه پرداختن به امورزندگی خانواده و فراهم اوردن آرامش شان به خصوص درهنگام سفر بتواند سودبسیارخوبی داشته باشد.ازاین رو،اغلب ازاین سرمایه گذاری گریزان بودند.امامن ثابت کردم که اینگونه نیست .
روزبه روز به شهرت**ام جی ام گراند**افزوده می شد ودرپی آن به ثروت کریک می افزود تا اینکه ناگهان مشکلی بزرگ پدیدآمد. وامهای کلانی که اوازبانکهای اروپا گرفته بود با سود هنگفتی می بایست بازپرداخت می شدکه این موضوع به نوبه خودن گران کننده نبوداما زمانی که ارزش سهام کاهش یافت، این بانکهابه سرعت به او برای باز پرداخت مالی شان فشارآوردند.دراین بین او مجبورشد نیمی ازسهامش را راکه بیش از۱۸۰میلیون تاشش ماه پیش ارزش داشت،به مبلغ تنها۵/۱۶ میلیون دلاربه هتل بین المللی هیلتون بفروشد.او همچنین خانه اش رادرلاس و گاس،هواپیمای شخصی وقایق تفریحی اش رافروخت تابتواند بدهی هایش را بپردازد. آنچه که همه دوستان و نزدیکان اورابه حیرت واداشته بود،خونسردی بیش ازحد اودراین گیرودار بود.درحالی که استرس ونگرانی سراسر وجود اطرا فیان رافرا گرفته بود ، کریک باآسودگی خیال به حل مشکل فکرمی کردو تا برطرف کردن کامل ان هرگزاحساستی برخورد نکرد.
پس از اتمام این قضایا،اوبه سراغ ها لیوود رفت وبرای سرمایه گذاری درآن به تحقیق و مطالعه پرداخت. درسال۱۹۷۲،با درایت کامل هتل دیگری با ارزش۱۰۷ میلیون دلار که دارای ۲۶طبقه،۲۰۸۴ اتاق ،سالن نمایشی باگنجایش ۱۲۰۰نفر ویک فروشگاه بزرگ بود،ساخت.از آنجاکه علاقه فراوانی به سیمنار ها پیداکرده بود باالهام ازفیلم ** گرندهتل **ساخته سال۱۹۳۲،نام آنرا** گرند هتل **نهاد.
هنگامی که در ۵جولای۱۹۷۳،**گرند هتل**بازگشای شد،نام آن به عنوان بزرگترین هتل جهان به ثبت رسید.چند سال بعددرسال۱۹۸۰،زمانیکه کریک برای یک سفرکاری در نیویورک به سر می برد ، **گرند هتل **براثر یک نقص فنی الکتریکی دچار سانحه آتش سوزی شدو فاجعه ای پدید آورد.دراین سانحه وحشتناک۸۵ نفرجان باختند وطبقات بالایی وهمچنین کازینوی هتل دچارآسیب جدی شدند.کریک باشنیدن این خبر فورا”به لاس وگاس برگشت وازنزدیک به پیگیری علل حادثه مشغول گردید.هشت ماه پس ازاین ماجرا، مجددا”هتل بازسازی شده شروع به کارکرد و به استقبال ازمهمانان پرداخت.
و اخرین ویا سومین هتل بزرگ او**ام جی ام گرند** که درحال حاضرنیزمشغول به کاراست درسال۱۹۹۳باظرفیت ۵۰۰۰اتاق، هشت رستوران، باشگاه ورزشی ، پارک تفریحی وسالن نمایشی۱۵۰۰نفره افتتاح شد.گفته میشود که پارک تفریحی این هتل دستکمی از پارک ** دیزنی لند** ندارد وتمامی امکانات آن دو مشابه است.
نکته جالب اینجاست که این هتل نیز درزمان خود بزرگترین هتل زمانه بوده است.و با این اقدام نام کریک به عنوان پدرهتلداران جهان به ثبت رسید.
انسان مجموعه ای ازانچه دارد نیست،بلکه مجموعه ای است ازآنچه هنوزندارد،
اما میتواند داشته باشد. ژان پل سارتر |