معمولا وقتی یک یا دو تا چیز درست و صحیح پیش نمیره، حس خوبی به زندگیمون نداریم. بعد هم روی همون دو تا چیز تمرکز میکنیم و یه جورایی نسبت به اونها دچار وسواس فکری میشیم جوری که چیزای خوب دور و برمون رو نمیبینیم. با این حال ذرهای قدردانی نسبت به چیزهایی که داریم میتونه تفاوت بین یه روز خوب و یه روز بد برامون باشه. امتحانش کنید.
-
غروب آفتاب روز گذشته رو به یاد بیارید
و جوری برنامه ریزی کنید که امشب بتونید اون رو ببینید. این نوع از زیبایی باعث میشه بتونید درون خودتون به یه تعادل برسید. اولش شاید فقط بتونید از لحاظ روحی قدردانش باشید، ولی اجازه بدید این زیبایی درونتون نفوذ کنه و ریشه بدوونه. شما به همچین چیزی نیاز دارید.
-
به یه نفر بگید که قدردان زحماتش هستید
“شام خیلی خوبی بود” یا “ممنون که باهام اومدی” جملاتی هستند که نشون دهندهی این قدردانیه و زمانی به خود شما هم گفته میشه چون قدردانی و تشکر یه جادهی یه طرفه نیست. اگه احساس میکنید که بقیه قدر شما رو نمیدونند نگاه کنید و ببینید خودتون چقدر از این جملات استفاده میکنید.
-
یه کار خوب برای کسی که نمیشناسید انجام بدید، مثلا جای پارک تون رو به کسی بدید
این کار باعث میشه حتی یه ذره هم که شده نسبت به خودتون و زندگیتون حس بهتری پیدا کنید، چون شما باعث شدید روز یه نفر دیگه بهتر بشه.
-
اگه از زندگی عصبانی شدید به خودتون رجوع کنید
خودتون رو بررسی کنید و ببینید چه اتفاقی افتاده که اینجوری هستید. دلیلی واسهی این ناراحتیتون وجود داره ولی ممکنه اون چیزی که خودتون فکر میکنید هست، نباشه.
-
به دنبال چیزهای جدید باشید
بهترین کار اینه که برید پیاده روی و دنبال ۲۰ تا چیز جدید بگردید که تا اون موقع اونها را ندیده بودید. وقتی که به ۲۰ رسیدید میبینید که دیگه از ناراحتی و عصبانیتتون خبری نیست. شرایط هیچ فرقی نکرده ولی شما یه کم وقت پیدا کردید تا از این مسائل دور بشید و بتونید راحتتر فکر کنید.
-
داوطلب کارهای خیرخواهانه بشید
هیچ چیز بیشتر از کمک به افراد دیگه باعث نمیشه که قدردان زندگی باشیم. ممکنه که شما ثروتمند باشید ولی اگه نتونید قدردان زندگی باشید اون ثروت به چه دردتون میخوره؟ وقتی دست کمک به سمت دیگران دراز میکنید، در عوضش گرمای محبتی که از این طریق دریافت میکنید قلبتون رو سرشار از عشق میکنه.
-
دستاورد هاتون رو به یاد بیارید
حتی اگه در اون لحظه احساس خیلی خوبی ندارید، به یاد آوردن اینکه مسیر خیلی طولانی رو اومدید بهتون کمک میکنه. پایان شب سیه سفید است، شما قبلا از دل این تاریکی بیرون اومدید پس الآن هم میتونید.
-
به خودتون ایمان داشته باشید
اگه میدونید که انسان خوبی هستید، بدون توجه به نظرات و حرفهای بقیه به صدای درونی خودتون گوش بدید. همونطور که الینور روزولت زمانی گفته “هیچ کس نمیتواند بدون اجازهتان، شما را پایین بیاورد و تحقیر کند.”
-
اگه کسی رو ندارید که باهاش بگردید با حیوونهای خونگیتون وقت بگذرونید
اگه هیچ حیوون خونگی ندارید، برید و مسئولیت یکیشون رو به عهده بگیرید، چون عشقی که به اونها میدید به خودتون برمیگرده. من چند نفر رو میشناسم که این کار رو برای درمان خودشون انجام میدن و زندگی شون از این طریق بهتر پیش میره.
-
به صدای درونی تون اعتماد کنید
از خودتون بپرسید که تا حالا با زندگی تون خوب تا کردید یا نه. مطمئنا به خودتون دروغ نمیگید. و ببینید اگه در زندگی تون چیزهایی هست که احتیاج به اصلاح داره، انجامش بدید. قلب و مغز شما خوب همه چیز رو میدونند. پس به حرفشون گوش بدید.
قدردان بودن از زندگیتون یه کار نیست بلکه یه راه برای فراموش کردن خطاها و اشتباهها و قول دادن به خودمونه که دیگه اون راه رو نریم. انجام دادن کارهایی که میدونید بقیه قدردانش خواهند بود خیلی آسونه. کافیه این کارها رو انجام بدید.