ادامه دادن یا ندادن؛ مسئله این است
مطمئنا برای اکثر ما پیش اومده مواقعی که از تلاش کردن خسته میشیم. یا احساس میکنیم که دیگه واقعا هیچ راهی برامون وجود نداره و به معنای واقعی شکست خوردیم، در نتیجه از ادامهی اون کار یا اون راه منصرف میشیم. سوال اصلی اینه: آیا الان وقت عقب کشیدن و تسلیم شدنه؟
حتما خیلیامون این مثال رو شنیدیم که “تاریک ترین لحظهی شب نزدیک ترین موقع به طلوع خورشیده”. یعنی اینکه ممکنه خیلی بهمون سخت بگذره ولی دقیقا بعد از اون سختیها جوابش رو هم میگیریم. اینا همه درست… ولی وقتی آدم از نظر روحی و ذهنی خسته باشه اولین چیزی که به ذهنش میرسه، کنار کشیدن و تسلیم شدنه، مخصوصا اگه هدفش واضح و روشن نباشه یا اینکه دلیلش برای رسیدن به اون هدف خیلی محکم نباشه.
ما تلاش میکنیم، تمام سعیمون رو میکنیم، چندین و چند بار شکست میخوریم، باز بلند میشیم و ادامه میدیم ولی با مسائل سختتر روبرو میشیم. با خودمون میگیم این دفعه دیگه آخرین باره… و برای آخرین بار هم باز نتیجه نمیگیریم. به اینجا که میرسه خسته و ناامید میریم توی تخت خواب و دیگه حس و حال هیچ کاری رو نداریم و یه جورایی غیر از تسلیم شدن در برابر هدفمون در برابر زندگی هم تسلیم میشیم… هر کاری میخوایم انجام بدیم پیش خودمون میگیم که چی بشه؟ مثل دفعهی قبل دوباره هیچ نتیجهای نگیرم؟
این حالت ممکنه برای همهی ما پیش بیاد. حالا باز اگه این حالت یک یا دو روز طول بکشه بد نیست ولی اگه هر روزمون اینجوری باشه کلا از کار و زندگی می افتیم.
چاره چیه؟
توی این مواقع آدم فکر میکنه که دیگه واقعا هیچ راهی براش وجود نداره ولی اگه از یه دید دیگه به قضیه نگاه کنه شاید راهی باشه و فقط در یه صورت میتونه اون راه رو پیدا کنه: “خواستن”.
اگه اینجا هزار تا راهکار برای تسلیم نشدن براتون گفته بشه ولی خودتون نخواین هیچ چیزی تغییر نمیکنه و هم چنین اگه کل دنیا براتون دلیل بیارن ولی شما یه چیزی رو بخواین حتما به دستش میارید.
پس مهم ترین قدم اینه که بخواین این راه رو ادامه بدید و دنبال راهکارهایی برای کم نیاوردن باشید.
قدم مهم بعدی اینه که یادتون باشه تنها کسی که توی این وضعیت میتونه کمکتون کنه خودتونید. به جای اینکه یه گوشه بنشینید و زانوی غم بغل بگیرید یا بقیه رو مقصر بدونین و به زمین و زمان نفرین کنین، بلند بشید و اوضاع رو به دست بگیرید. با خودتون بگید که مسئول این شکست یا این وضعیت صد در صد خودم هستم.
با خودتون یک جلسه بذارید و عملکردتون رو تحلیل کنید. مسائل و مشکلات رو مشخص کنید، روشی که برای حلشون استفاده کردین رو بررسی کنید. دلیل عدم موفقیتتون چی بوده؟ این مسئله چیزی هست که بتونید برطرفش کنید؟ اگه نه، چه راه دیگهای برای حل این مسئله وجود داره؟
این جلسه باعث میشه ایراد کارتون رو بفهمید و از یه دیدِ دیگه همه چیز رو بررسی کنید و متوجه بشید اوضاع اونقدر هم که فکر میکنین بد نیست و هنوز هم راهی برای ادامه دادن هست.
حالا که فهمیدین شاید راهی برای ادامه وجود داشته باشه، چجوری برای ادامه راه انگیزه بگیرید؟
مهم ترین کاری که توی این زمان باید انجام بدید اینه که اهداف و دلایلتون رو مرور کنید یا اگه ندارید شروع کنید به نوشتن اونها.
یادآوری دلیل اینکه چرا از اول این راه رو انتخاب کردین و چرا اون رو ادامه دادید و هدفتون چی بوده میتونه شما رو برای ادامه دادن راه استوار کنه. یکی از دلایل اینکه الان وسط راه گیج و سردرگم شدین اینه که اتفاقات مختلف و درگیریهای ذهنی باعث شده انگیزهی اولیهتون رو از دست بدید.
مرور اهداف و دلایل کمکتون میکنه تا راه براتون روشنتر بشه و بفهمید جایی که هستید همونجاست که دوست داشتید باشید و باید ادامهش بدید یا اینکه دلیل خستگیتون اینه که مسیر رو کلا اشتباه رفتین. یادتون باشه که اهدافتون رو حتما حتما بنویسین و جلوی چشمتون قرار بدید.
مثلا یک معلم، احتیاج به صبر و حوصلهی فراوان داره ولی به خاطر عشقی که به تدریس و تربیت بچه ها داره، با این هدف راهش رو ادامه میده.
-
دفترچه ترازو
یه دفترچه بردارید و یه خط عمودی وسطش بکشید و به دو قسمت تقسیمش کنید. اسم ستون اول رو بگذارین دستاوردها و دومی رو بگذارین بها. حتما تا حالا زیاد شنیدین که برای رسیدن به اهداف باید بها داد. با خودتون خلوت کنید چون این کار احتیاج داره که روش فکر کنید.
توی ستون اول چیزهایی که تا الآن توی مسیری که هستین به دست آوردین یا قراره در ادامه راه به دست بیارین رو بنویسین و توی ستون دوم چیزهایی که تا الآن در این مسیر از دست دادید یا ممکنه در آینده بهاش رو بپردازین بنویسید.
برای نمونه کسی که رشته پزشکی رو به عنوان هدفش قرار داده و داره توی این راه تلاش میکنه توی ستون اول یا دستاورد میتونه بنویسه داشتن جایگاه اجتماعی بالا و توی ستون دوم یا بها میتونه بنویسه ساعات زیاد کاری و حضور کمتر در کنار خانواده.
و به همین ترتیب تموم دستاوردها و بهاهایی که به نظرتون میرسه رو بنویسید. این کار ممکنه زمان ببره و احتیاج به فکر داشته باشه ولی قطعا کمکتون میکنه. میپرسین دفترچه ترازو چه کمکی به تسلیم نشدن شما میکنه؟
قبل از اون چند تا نکته:
سعی کنید تا جایی که میتونین برای ستون اول، چیزهایی که تا الآن به دست آوردین رو کنار هم بنویسید و چیزهایی که قراره در این راه به دست بیارید رو جداگونه کنار هم بنویسید. همین طور این کار رو برای ستون دوم انجام بدید.
منظور از دستاوردها فقط مسائل مادی و…نیس. به این فکر کنید که تا این جای راه چه تغییرات مثبتی کردین از لحاظ اخلاقی، رفتاری، شخصیتی و چه مهارت هایی رو کسب کردین.
مثلا کسی که انتخاب کرده طراح یا گرافیست بشه باید دقت، ظرافت و خلاقیتش رو افزایش بده و کسی که شغل مورد علاقهش بازاریابیه مطمئنا مهارت های ارتباطی و صبر و حوصلهی بیشتری به دست میاره.
حالا شروع کنید به سبک و سنگین کردن و مقایسهی ستون اول و دوم.
اول در مورد چیزایی که تا الآن اتفاق افتاده دو تا ستون رو مقایسه کنین. چه تغییراتی کردین، چه چیزهایی رو در این راه به دست آوردین که حتی فکر کردن بهش هم باعث میشه لبخند به لبتون بنشینه، چه بهاهایی دادین تا به اینجا برسین و اینکه اگه الآن وسط کار تسلیم بشید معنیش اینه که بهای الکی دادین؟ معنیش اینه که تمام چیزایی که در ستون دوم نوشتید رو برای “هیچی” از دست دادین؟ و البته مهم ترین بهایی که دادین زمان بوده… آیا ارزش داره که به خاطر زمان زیادی که صرف کردین این راه رو ادامه بدید و به نتیجه برسونید یا خیر؟
دوم چیزهایی که در آینده قراره اتفاق بیفته رو مرور کنید. آیا تسلیم شدنتون در این لحظه ارزش اینو داره که قید چیزهایی که قراره به دست بیارید رو بزنید؟ آیندهی این راه چیه؟ چقدر از مسیر رو طی کردید؟ خودتون رو در حالی تصور کنید که این مسیر رو به سرانجام رسوندین. آیا رسیدن به اون لحظه ارزش این رو نداره که یک بار دیگه تلاش کنید؟
مثلا خودتون رو تصور کنید در حالی که ایدهی کسب و کار و استارت آپ خودتون رو اجرا کردین و الآن به مرحلهای رسیدین که از شما درخواست مصاحبه میکنن تا در مورد استارت آپ موفق خودتون توضیح بدید. بازم از خودتون بپرسید. ادامه دادن این راه ارزش این لحظه رو داره یا نه؟ خوب به این مورد فکر کنید، مطمئنا تصمیم درست رو میگیرین.
-
کمی تفریح هم بد نیست
وقتی دور و برتون حسابی شلوغ باشه و کلی کار روی سر خودتون ریخته باشین طبیعیه که بعد از یه مدت احساس خستگی و کسلی بکنین. اینو بدونین که به تفریح هم نیاز دارین و حتی شاید تنها چیزی که در حال حاضر نیاز دارین یه سفر کوتاه یکی دو روزه ست تا کمی حال و هواتون عوض بشه و در ضمن این کار میتونه کمکتون کنه که با دیدی جدید و تازه و انرژی مضاعف سر کار خودتون برگردین و حتی یادتون هم نباشه که حسابی خسته شده بودین.
-
خواندن داستان موفقیت افراد بزرگ
پیش خودتون فکر نکنید که سختیها فقط واسه شماست. وجود سختیها و چالشها لازمهای برای رشد شما هستن. هر بار که از پس مسئله و چالشی برمیآیید تجربهی بیشتری به دست میارید و یک قدم به هدفتون نزدیکتر میشید.
برای اینکه احساس نکنین که توی این راه تنها هستین دربارهی داستان موفقیت افراد بزرگ تحقیق کنین و ببینین که اونها چه سختیهایی رو تحمل کردن و از پس چه مشکلاتی بر اومدن. مطمئنا اگر اونها هم وسط مسیر جا میزدن و تسلیم میشدن هیچ کس اونا رو نمی شناخت و اسمی ازشون برده نمیشد. یادتون باشه که هر چی هدفتون بزرگتر باشه سختیهای راه بیشتره.
پس اگه خیلی دارین اذیت میشین و فشار زیادی رو تحمل میکنین بدونید که قراره بعد از اون چیز بسیار ارزشمندی رو به دست بیارید.
-
سرگرمی جدیدی رو امتحان کنید
اگه فرصت سفر کردن حتی به اندازهی یک یا دو روز رو ندارین، حداقل سعی کنید روزانه سی دقیقه از وقتتون رو آزاد کنید و به برنامه روزانهتون یه سرگرمی جدید اضافه کنید، یه چیزی که همیشه بهش علاقه داشتین و دوست داشتین که انجامش بدید ولی همیشه اون رو پشت گوش انداختین.
مثلا خریدن یک ساز موسیقی و تمرین نواختن اون یا انتخاب یک ورزش پر هیجان یا هر کار دیگهای که احساس میکنین بهتون انرژی میده. مطمئن باشین که این کار باعث میشه روحیهتون بهتر بشه و برای ادامه راه آماده بشید.
-
یار کمکی
همیشه گفته میشه که قدرت یه کار گروهی خیلی بیشتر از یه کار فردیه. پس چرا ما ازش استفاده نکنیم؟
اهدافتون رو با دوستای صمیمی و مورد اعتماد به اشتراک بگذارین و از اونا بخواین که توی این راه به شما کمک کنن و در مقابل هم شما به اونا کمک کنین.
وقتی با یه نفرِ نزدیک، در مورد هدف و دلیلتون از انجام یک کار صحبت کنین اون فرد مثل یه زنگ هشدار براتون میمونه و باعث میشه تسلیم نشید.
مثلا اگه تصمیم گرفتین که سیگار کشیدن رو ترک کنین از یه نفر کمک بخواین، چون اگه خودتون تنهایی این تصمیم رو بگیرین ممکنه خیلی زود کم بیارین و دوباره به سراغش برید. ولی اگه یه نفر مدام مراقب شما باشه و بهتون گوشزد کنه که این کار رو انجام ندید، موندن روی این تصمیم براتون راحتتر میشه.
-
ساده بگیرید
همه چیز رو بیش از اندازه برای خودتون سخت نکنید. این راهیه که شما انتخابش کردین و در واقع مسیر زندگیتونه. از این مسیر لذت ببرین و اون رو با تلاش و جدیت ادامه بدید. مهم ترین نکته اینه که در طول این مسیر خوشحال باشین و به خودتون افتخار کنین که اینقدر پشتکار دارین.
بیش از اندازه خودتون رو درگیر گذشته و اما و اگرها نکنین و اجازه بدین زمان کار خودشو بکنه. به خودتون فرصت بدید و مطمئن باشین که در آخر این راه، پیروز اصلی شما هستین.
آخرین نکته اینه که به یاد داشته باشین: “خواستن توانستن است.”
زندگی پر از قله و دره، سختی و چالش و لحظات شیرین و قشنگه…تا وقتی که چیزی به اسم اراده در شما وجود داشته باشه به هر چیزی که بخواین میتونین برسین. وقتی به مرحلهای میرسین که دلتون میخواد تسلیم بشین یعنی اینکه راه زیادی رو پشت سر گذاشتین، تجربههای زیادی رو کسب کردین، رشد کردین و قویتر از قبل شدین. پس راه رو درست اومدین، ادامه ش بدید تا لذت رسیدن به هدف رو بچشید و سختی ها رو به خوشی تبدیل کنید.
“چیزی که تو رو نکشه، قویترت میکنه.”
چالش ???
دوستان عزیز کارنیلی، میخوایم تجربیاتمون رو با هم به اشتراک بگذاریم.☺️
تا الآن توی زندگیتون تسلیم شدین؟? چه موقعی بوده؟? و در اون شرایط چیکار کردین؟? آیا هدفتون رو رها کردین و بیخیالش شدین یا ادامه دادین و به اون رسیدین؟?
تجربیاتتون در قسمت کامنت ها به اشتراک بگذارید ??
من هر وقت خیلی خسته میشم و کم میارم، میرم یه جایی که کاملا تنها باشم و هیشکی دور و برم نباشه و خلوت میکنم و با خدا حرف میزنم. معمولا بعدش حالم خیلی بهتر میشه.
مطمنن ارتباط با خدا بهترین و اصلی ترین راه برای طی هر مسیر هستش ??
برای اینکه تسلیم نشم تابلو اهدافم رو گذاشتم تو اتاقم، هر روز صبح که بلند میشم نگاهش میکنم و به خودم میگم تا اینا رو به دست نیاری حق کم آوردن نداری.
این یعنی با اینکار انگیزه هاتون رفرش می کنید ???
سلام به همه کارنیلی های پرانرژی
ممنون بابت تمام مطالب خوبی که میگذارید
من فاطمه invincible هستم و امسال کنکور دارم
حتما میپرسید invincible یعنی چی ؟! این کلمه لقب منه و تمام دوستانم منو با این لقب صدا میزنن یعنی شکست ناپذیر ** امسال که تازه برای اولین بار توی جوکنکور قرار گرفتم ،اولش خیلی خوب بود ولی بعد اازسه چهار ماه ،خیلی سخت شد فشار کار،فشار امتحان، استرس کنکور ، ازمون های ازمایشی،درصد های خیلی بد و…… منم اول سال خیلی درصدهام بد بود واقعا بد بود دیگه خسته شده بودم و گفتم نه من به درد این کار نمیخورم و بهتره تسلیم شم تا اینکه یه روز به طور اتفاقی یکی از بازی های پارالمپیک رو دیدم ، تلاشو کوشش اونا ، عدم خستگی و روحیه ی تسلیم ناپذیری که داشتن واقعا روم تاثیر گذاشت و از همون موقع بود که گفتم خب بسه دیگه تنبلی ! پیش به سوی حرکتی جدید ، از همون روز ایم لقبم برای خودم انتخاب کردم و خداروشکر ازهمون موقع با اراده شروع کردم و الانم دارم ادامه میدم تا به امید خدا ۳۴ روز دیگه توی کنکور بدرخشم ،فقط یه چیزی بگم که فقط کسایی از کلمه ی تسلیم شدن استفاده میکنن که نمیخوان زیاد کار کنن و زحمت بکشن و یه جورایی راحت طلبن
به امید پیروزی همون
راستی برای منم دعا کنید که کنکور خوبی بدم ★★
عععه مثله من کنکوری هستی…من واقعا حالم خوب نیس.. با اینکه خیلیی چیزارو بلدم اما چون بعد عید نخوندم دیگه داغون شدم ایشالا موفق باشی عزیزم
من کنکور دارم امسال تا حالا زیاد نخوندم پشت کنکوری هستم عاشق پزشکی ام.. دیگه مریض شدم از استرس.. اگه پزشکی قبول نشم چیزای دیگمو از دست میدم نمیدونم تو یه ماه میشه قبول شد یا نه کاشکی بتونم خیلی با خدا حرف میزنم بش میگم من این مدت تلاشمو میکنم تنهام نزار..بعضی وقتا واقعا حالم بد میشه طوری که به مریضی جسمی میکشه..کاش بشه لطفا اگه کسی تجربه ای داره بگه
دوست عزیز تو تلاشتو بکن یا قبول میشی یا اینکه کلی تجربه به دست میاری که بعدا قبول بشی
پس بهونه ممنوع تلاش کن 🙂
کارنیل جان کاش بشه دارم تلاشمو میکنم ولی همش تو ذهنم میاد اونایی که الان درسارو تموم کردن چی :((( ولی بازم ادامه میدم ایشالا خبر موفقیتمو بتون بدم
اینم اسمش بهونه است/شک نکن میشه اگه بخای اگه بهونه نیاری / اگه فقط به فکر شدن باشی نه به فکر نشدن….
چشششممممم من برم بخونم.. وااای کارنیل عاششقتووونمممم >3
من معمولا تا بحال هیچ کاری رو تا آخر ادامه ندادم،یعنی هنوز هیچ نتیجه ای رو ندیدم،هرکاری رو شروع کردم تمومش نکردم،،نمیدونم نمیدونم واقعا چرا اینجوریم با وجود اینکه همه چیزو میدونم ولی باز رها میکنم کارو….
انگیزه هات قوی نیست که رهاشون می کنی/ اگر از تکنیک ترازو استفاده کنی می تونه بهت کمک کنه که زود تسلیم نشی و ادامه بدی/ به خودت بگو اگه ادمه بدم و سختی هارو بکشم به چی می رسم؟ و در مقابل اگه بازم مثل همیشه کنار بکشم به چی؟
می تونی همینجا قول بدی که ادامه بدی و اینار رها نکنی ?????
خیر،چون که این موضوع دقیقا مثل ورزش با تردمیل هستش،دقیقا وقتی که ورزشکار خسته شده و داره جا میزنی زمانیه که چربی ها دارن آب میشن و اون دویدن داره کار خودش رو میکنه و اون موقع هست که ورزشکار به جای تسلیم شدن باید تلاششو دو چندان کنه تا به مقصودش برسه،بر همین اساس وقتی هم که ما توی یه کار و مسئله دچار ناامیدی میشیم و میخوایم ازش دست بکشیم درست همون لحظه هست که ما داریم به نتیجه مطلوب خودمون دست پیدا میکنیم و باید تلاشمون رو دو چندان کنیم
بله منم یه بار تسلیم شدم. از بچگی درس خوندنو خیلی دوس داشتم و همیشه نمراتم بالا بود تا اینکه سال دوم دبیرستان امتحان شیمی رو ۱۵ شدم اصلا باورم نشد شوکه شدم و درس خوندنو کنار گذاشتم 🙁 بعد از کنکورم اروم اروم دوباره بلندشدم لطف خدا بود ک دستمو گرفت. اوضاعم از قبل خیلی بهترشده اما هنوز به اون ایده الی ک میخام نرسیدم.یاد گرفتم با یه نمره کم دنیا به اخر نمیرسه و زندگیم هنوز جریان داره الان میدونم که حتی اگه یه سال دیگه هم پشت کنکور بمونم و تو سن ۲۰ سالگی به هدفم برسم بهتر از اینه که تو ۳۰-۴۰ سالگیم حسرت بخورم! میخام به جامعه کنکوری ثابت کنم ک بعد از شکست بازم میشه بلند شد…همینجا قول میدم که هیچوقت تسلیم نشم 🙂
ممنونم از کانال خوبتون خیلی بهم انرژی میده هروقت خسته میشم مطالبتون رومیخونم وانرژی میگیرم…
یه مدت بود که خیلی تنبل شده بودم… دلیلششو پیدانکردم…
ولی همین الان اینجا بهتون قول میدم که بهترین خودمو نشون بدم وعالی باشم
سلام منم امسال کنکوریم البته پشت کنکوری پارسال با اینکه رتبم خوب بود نرفتم چون دانشگاه هدفم قبول نمی شدم خیلی پشیمون شده بودم از اینکه چرا نرفتم الانم وضعیتم مثل پارساله خیلی وقتا کم اوردم و چند روزی درس نخوندم ولی خدا رو شکر خودم رو پیدا کردم وبرا رسیدن به هدفم از همیشه حریص ترم بعضی از تجربه هایی که تو این مسیر ادم بدست میاره به قیمت عقب رفتن زمان تحقق اهدافش میشه ولی مانعش نمیشه پس من با این یک ماه قراره ایندم دو بسازم و هرچی تو توان دارم میذارم و مطمئنم به هدفم میرسم چون من الان دیگه یه کوه تجربه شدم تو زمینه ی کنکور واین رو مدیون شکست هام هستم
کوه تجربه ????✌️
امیدواریم امسال موفقیتتون تو کارنیل اعلام کنید
انشاالله .حتما??
ممنونم از کانال عالیتون.سال ۹۷ کنکور ارشد دارم دوبار تلاش کردم ولی نصفه جواب گرفتم حضرت علی می فرمایند هرکسی برای آن چیزی که میخواهد تلاش کند یا به تمام آن یا به قسمتی از آن میرسد، من به قسمتی از آن رسیدم انشالله سال ۹۷ با یه رتبه عالی موفقیتمو بهتون اعلام میکنم????
من خودم امسال کنکوریم بعد از هر شکستی از جام بلند شدم اما توی این چند روز مونده به کنکور واقعا خسته شدم حس میکنم موانع خیلی بزرگن و منم نمیتونم کنارشون بزنم
انگار دنیا داره میکوبه تو سرم تو قبول نمیشی
با اینکه خیلللللی تلاش کردم بیش از اندازه
اما انگار اینده ای رو دارم همش میبینم که نتیجه ی شکستمه
سلام دوست عزیز شما که میگی تمام تلاشت رو کردی بعد از هر شکست هم دوباره به کارت ادامه دادی پس خدا روشکر کن که اینقدر ارادت قویه شما با این اراده ی قوی حتمامیتونی بقیه ی مسیر رو هم طی کنی چون این بازه مهمترین بازه ی زمانی تا کنکور هستش تحت هیچ شرایطی از دستش نده اصلا هم به نتیجه فکر نکن چون فقط بخشی از ذهنت رو پر میکنه .تو هر درس ، فصل هایی رو که مسلط تری روشون بیشتر کار کن ،نقاط ضعفی رو که میشه تو این بازه به نقطه ی قوت تبدیل کرد حتما سعی کن که درست کنی.مهمترین کار هم تو این بازه اینه که ازمون شبیه ساز بزنی تا بتونی بفهمی کجا هارو واقعا مشکل داری و روشون کار کنی چون گاهی تصور ما از توانایی هامون باچیزی که در واقعیت هست فرق داره از نقاط قوتتم غافل نشو تثبیتشون کن .ببخشید من نظر دادم امید وارم مطلب رو ببینید و براتون مفید باشه و موفق بشید
سلام من یه کنکوریم ..سال اوله دارم کنکور میدم
خیلی استرسیم …ورود به مدرسه تیزهوشان استرسیم کرد …اول تابستون پارسال یه برگه بزرگ چسبوندم تو اتاق و گفتم من باید قبول شم ..از اون موقع خیلی میگذره خیلی …باورم نمیشه یکسال گذشت ..خیلی شکست خوردم خیلی …برای استرسم دارم دارو میخورمم …مشاورم همش میگه علت بد دادن ازمونات استرسته …اما همینطور که شما گفتین تا خود ادم باور نداشته باشه هیچی نمیشه…همش احساس ضعیف بودن میکنم و یه چیزی تو ذهنم میگه استرست بهانه اس تو تنبلی …از خدا میخام خودش کمکم کنه ..خودش میدوونه چه سختی هایی کشیدم …میخام به همه کنکوریا بگم الان همه شرایطتشون و نگرانیشون مثل همه …فک نکنین تنهایین ..همون لحظه که ناامیدین یا گریه میکنین ..کلیییییی ادم دیگه هم اینجورن …نترسین از شکست
به قول اقای جول اوستین و کلیپی که کارنیل گذاشته بود :ایمانو جایگزین ترستون کنید
ایمانو جایگزین ترستون کنید????
در کنارش با برنامه ریزیو انالیز باید پیش رفت / وقتی با برنامه پیش بری و از موفقیتت اطمینان حاصل کنی استرست کم میشه
سلام منم کنکوریم این روزا اصلا وضعیتم اونجوری که باید باشه نیست همش عذاب وجدان دارم که چرا از فرصتم درست استفاده نکردم تو این مدت هم خودم وهم خانواده ام رو خیلی اذیت کردم اونا از لحاظ رشته ی قبولی بهم فشاری نمیارن ولی از نظر اینکه دوباره بخوام واسه کنکوربخونم تو شرایط سختی هستم مجبورم امسال حتما برم با اینکه میدونم اگه رشته ای به جز رشته ی نورد علاقه ام قبول شم ادامه نمیدم وقطعا دو سال دیگه بازم کنکور میدم خدا کمکم کنه همین امسال بشه
دقیقا عین من هستین
امسالم قبول نشم میرم ولی ۹۸ کنکور میدم
اما ی نقطه ی قوت دارم این هستش ک هیچوقت ناامید نشدم
بدترین درصد هارو تو ازمونا اوردم اما بعدش به خودم گفتم عیب نداره میتونم بهتر بشم
امیدوارم کسایی ک واقعا حقشون هست موفق بشن
متن فوق العاده بود،
جامع و کامل 🙂
موقعی که خسته میشین بچسبین به هدفتونو و تو هر شرایطی رهاش نکنین
فقط یه هدف خاص میتونه شما رو تو شرایط داغون نگه داره.
دقیقا کاری که من کردم به هدفمچسبیدم و ولش نکردم الان بعد از چند سال دارم به هدفم میرسم 🙂
تو شرایط سخت و ناامیدی، زندگیو به خودتون سخت نگیرین بی خیالی بعضی اوقات بهترین داروعه ؛)
ممنون از مقاله مفیدتون
من ۲۴ روز دیگه کنکور دارم
۲ ساله فقط واسه رتبه تک رقمی تلاش میکنم
اما این روزا بریده بودم اما الان حتی از روز اول هم بیشتر اشتیاق دارم
مخصوصا ترسیم جدول فوق العاده بود
امیدوارم اواسط مرداد بیام اینجا و بگم ک رسیدم به پزشکی تهران
سلام.من امسال کنکورچهارممه.واحتمالابازم به رشته موردعلاقم یعنی پزشکی نمیرسم.فوقش پردیس یاازاد.چجوری خونوادمو راضی کنم که اگه نشد بازم کنکور بدم.ازلحاظ درسی مشکلی ندارم.اما گرفتاریهایی برای خودم یا اونا پیش اومده کا نشده حداکثرتلاشموبکنم.روم نمیشه باهاشون حرف بزنم.چون احتمالا امسال دو سه تا قبولی پزشکی توفامیل داریم.توروخدا کمکم کنین.
مدیر???…من کنکورچهارممه.ولی احتمالا امسالم به چیزی که میخام نمیرسم.فوقش پزشکی ازاد یا پردیس. خواهشا بگین چجوری خونوادمو راضی کنم که دوباره کنکور بدم.اگه به چیزی که میخام نرسم دانشگاه رفتن برام لذتی نداره واحتمالا امسال دوسه تاقبولی پزشکی توفامیل داریم.ولی فک نکنم بذارن بمونم.ازلحاظ درسی مشکلی ندارم ولی هربار یه مشکلی برای خودم یاخونوادم پیش اومده که تاحالانشده.توروخداکمکم کنین.باحرف بقیه وناراحتی پدرمادرم چیکارکنم.
سلام دوست عزیز، صبای گرامی؛
اگه خودت هم توی این مسیر سست شدی پس باید هدفت رو دوباره مرور و تجدید نظر بکنی ولی اگه هدفت رو واضح و دقیق مشخص کردی پس باید قوی و محکم باشی و از پس سختیهای راه بربیای. اگه مطمئنی که این راهیه که میخوای بری پس با تموم وجودت توی اون راه قدم بردار و به حرف افرادی که در موردت هدفت چیزی نمیدونن توجه نکن. ولی این دفعه سعی کن اشتباهات و اشکالات گذشته ت رو بشناسی و دیگه تکرارشون نکنی و با یه برنامه ریزی دقیق و منظم به چیزی که میخوای برسی. در مقاله های بعدی در مورد برنامه ریزی مفصل صحبت میکنیم.
سلام من ی کنکوریم حدود ۶ماهه که دارم درس می خونم اما ی مدتیه که سرد شدم و وسوسه ی تسلیم شدن ولم نمی کنه احساس میکنم گم شدم و هر تلاش مجددی که انجام میدم بعدش دوباره همون چرخه ی تکراری رخ میده، ی جوری شدم که حتی فکر تلاش دوباره حالمو بهم میزنه موندم چیکار کنم
چراهیچ چیز ننوشتید
شاید تکراری باشه که مثل بقیه من هم راجع به کنکور بنویسم اما خب با این سن و این حال،تنها کنکوره که مضطربم میکنه و منم نمیتونم کنترلش کنم… از بچگی هیچ وقت انقدر تو محیط سخت و استرسی قرار نگرفته بودم؛انگار کنکور میخواد قبل از وارد شدن به دوران بزرگسالی اولین شوک رو بهت وارد کنه و بگه هووووی دوست عزیز!فکر کردی راحت میشی؟! نه قشنگم تازه اولشه باید واسه چیزی که میخوای تلاش کنی. تقصیر هیچ کسی ام جز خودت نیست چون خودت میخوای به این آرزوهات برسی و کسی مجبورت نکرده و عامل اصلی خودتی… اما اینو بدون که اگه ایده و فکرش به ذهنت اومده پس قطعا شدنیه برات~ زیاد بهش فکر نکن و از امروز واسش تلاش کن و لطفا آلزایمر بگیر و همه گذشته رو فراموش کن و زندگیتو به دو بخش قبل خوندن این متن و بعدش تقسیم کن… اگه از این به بعدم به همین سهل انگاری هات ادامه بدی برای همیشه یه بازنده میمونی… پس از سر جات بلند شو و فریاد بزن و همیشه یادت باشه دقیقا موقعی که میترسی باید بپری :)))