اگر بگوییم من ادم سخت کوشی هستم،کم گفته ایم. به عنوان پسریک مربی موفق فوتبال دانشگاهی ،همیشه ی خدا درحال یادگیری، تربیت و تهدید به انجام کارهای سخت و پرباربوده ام.
این کاربه هرقیمتی که بود با جدیت شروع شده . نه جای شکایت بود ،نه گریه و نه هیچ عذر و بهانه ی دیگری . وقتی به نوجوانی رسیدم ، کم کم فهمیدم این قضیه ، یک جور مزیت است. مطمئنا درهر زمینه ی رقابت ی که کار کردم ،با هوشترین یا بااستعداد ترین نبودم .ولی می توانستم هر کس دیگری را ازدور خارج کنم یابهتر از او باشم. این همیشه به عنوان یک نشان افتخار ، همراه م بوده . با اعمال نیرویی شدید و بی وقفه میتوانم تقریبا به هر هدفی که دارم ، برسم.
وقتی۳۵ ساله شدم ،به موفقیتهایی رسید ه بودم، ولی داشتم خودم رامی کشتم . فقط وفقط کار می کردم.نیروی شدید تبدیل شده بودبه نیروی بی رحم .داشتم شبها،اخرهفته ها ،دوستی ها ،تعطیلات وخب ، همه چیزرافدای اش می کردم .
ولی بعد ، با چند تا از آدمهای برتر مصاحبه کردم. باآدم هایی مثل: ریچاردبرانسون، تونی هاوک و دونالد ترامپ دمخورشدم وبا اینکه شدید جان میکندم، ازهر معیار موفقیت یکه حساب میکردم ، می دیدم هر سه تای شان از من جلوتر هستندآن هاازمن ثروتمند ترهستند. اثر بیشتری روی دنیاگذاشته اند وشادی و آزادیبیشتری داشته اند و خیلی بیش ترازمن ازوقت شان استفاده کرده اند تا ازثمره ی کارشان لذت ببرند.وقتی برای اولین بارمتوجه این قضیه شدم ، باید اعتراف کنم که واقعا اذیت شدم .
شکی نیست که من قطعا وقت کم تری روی تفریح می گذارم نسبت به زمانی که برانسون در جزیره ی شخصی اش می گذراند . این را هم مطمئن ام که نسبت به ترامپ وقت کم تری رادرزمین گلف سر می کنم و بی هیچ تردید ی زمان کمتری رانسبت به تونی هاوک برای تفریح شخصی،خانواده ودوستان ام میگذارم.
ازهمه بدترچیست؟این است که نسبت به هر سه تای شان وقتب یش تری روی کارمی گذارم . به این نتیجه رسیده ام : اگر مشغولیتهای کاری،ساعت کارزیاد و کارسخت معادل موفقیت بودند،من ثروتمند تر و موفقترازریچاردبرانسون ،تونی هاوک و دونالدترامپ بودم.ولی نیستم …چون مشغولیتهای کاری،ساعت کار زیادوکار سخت لزوما به معنی موفقیت نیستند.
بعدازمصاحبه،دست دادن بادونالد وبیرون امدن ازیکی ازبرج های متعددش با خودم فکرکردم: همین است . باید این قضیه راحل کنم .آنها چه جوری این کاررامی کنند؟ تقریبا همه ی ما ازیک جا شروع کرده ایم.مقدارمشابهی وقت گذاشته ایم وموقعیت هایی کسانی داشته ایم.بااین حال وضع من از همه شان بدتر است.بااین که کار بیش تری می کنم .احتمالاچیزی وجود دارد که درست انجام اش نداده ام .
وقضیه همین بود.
و شرط می بندم شما هم کاری را درست انجام نمی دهید.
دیوانگان ثروت ساز – دارن هاردی
