نقشه راه ایجاد تغییر و پیشرفت در زندگی شما

با کارنیل همراه باشید تا بدانید نقشه راه ایجاد تغییر و پیشرفت در زندگی شما چیست.

تغییر، سخت‌ترین کار دنیاست

سختی کار بدین‌خاطر است که ما نقشه‌ای برای تغییر نداریم

یونگ معتقد است: همه ی آدم هایی که توی کره خاکی به دنیا آمدیم دوست داریم که قهرمان باشیم و احساس می کنیم که قهرمان هستیم

اما این روند کم کم بر اثر اختشاشات بوجود آمده تبدیل به یک ضد قهرمان در زندگی خودمان میشویم

که نه تنها قهرمان نیستیم بلکه به بزرگ ترین دشمن خود تبدیل می شویم

زمانی که فردی از ما تعریف می کند ازهم می پاشیم و وحشت زده می شویم و سعی در تخریب خودمان داریم

رابرتسون در این باره می گوید:

انقدری که آدم ها از دیدن عظمت خودشان ، از دیدن طلای وجودی خودشان می ترسند از دیدن فلاکت نمی ترسند،از دیدن حماقت های خودشان نمی ترسند

و می گوید:

اکثر آدم هایی که من دیدم عظمت وجودی خود را در سایه هاشون پنهان کردند و فلاکت شان را در صحنه به نمایش گذاشتند

از نشان دادن این طلای وجود و عظمت خود خوف دارند و وحشت زده می شوند و هرکاری می کنند تا آن را پنهان کنند

این آدم ها طلای خود را به کسانی دیگر میدهند یعنی اختیار خود را به دست دیگران می سپارند

به این صورت که هرجایی می روند کس دیگری نیز باید با آن ها باشد و اگر او را تحسین کنند خوشحال میشود و اگر انتقادی کنند ازهم می پاشد

در هرجایی نیاز به فرد دیگری دارد تا در انتخابهایش بگوید کدام بهتر و کدام بدتر است و در همه جا نیاز به تحسین دیگران دارد

پدران و مادران در در دوران کودکی فرزندانشان به آن ها می گویند اگر این کار را انجام دهی تو را دوست دارم و یا ندارم واگر ان کار را انجام ندهی دوستت ندارم یا دارم

در این موارد فرزندان به دنبال تایید والدین خود هستند زیرا در این صورت تنها می شوند و احساس تنهایی می کنند این احساس در آن ها همیشه وجود دارد و تا زمانی که بزرگ شوند همیشه به دنبال تایید دیگران هستند

….

تمام اعتیادها در زندگی تکنیک های مدیریت اضطراب هستند

مثلا کار ، یک عده ای از افراد به کار کردن معتاد هسند و مداوم در حال پیشرفت هستند و از تعطیلات متنفرندو همیشه خود را مشغول میکنند

باید این را بدانیم اضطراب بخشی از زندگی است،هزینه ی زندگی کردن است،بلیط زندگی است بنابراین نباید تبدیل به ترس کنیم نباید تبدیل به افسردگی شود

در خیلی از موارد زمانی که به ما می گویند بروید کار پیدا کنید می گوییم کاری بلد نیستیم

ادا بالاست

توانایی پایین

شکاف بین این دو می شود احساس ناکامی  درنتیجه نیاز به این داریم که یک پله پایین تر برویم تا بتوانیم پله پله حل کنیم

….

شما زمانی که احساس امنیت میکنید در بهشت زندگی می کنید

چه زمانی احساس امنیت می کنید؟

زمانی که بفهمیم می توانیم از توانایی های درونی برای مشکلات بیرونی استفاده کنیم

ترس از آینده چیست؟

احساس می کنیم ممکن است اتفاقاتی می افتد که نمی توانیم ازپس آن ها بربیایم و اونها ما را تبدیل به افراد ناتوان قدیمی می کند

این حس در ما بوجود می آید که ما نمی توانیم ازپس مشکلات زندگی بربیاییم و باید چیزی باشد تا با آن احساس امنیت کنیم

به دلیل این ترسمان باید باج های کلانی پرداخت کنیم