با کارنیل همراه باشید تا بدانید چرا دچار گذشته تلخ، آزار دهنده
و فراموش نشدنی میشویم واگر قصد عبور دارید چاره چیست.
با جرات میشود گفت در همه جای دنیا کسی وجود ندارد که تا به حال اتفاق و خاطرهای بد را تجربه نکرده باشد. همه ما تجربههای ناخوشایندی داشتهایم که در گوشهای از ذهن ما ثبت شده و هر ازگاهی مرور آن برایمان عذاب آور است.عدهای آن را به سرنوشت نسبت میدهند و عدهای همه اتفاقات را بازتاب رفتار خود انسانها میدانند اما چیزی که مهم است نحوه نگرش و برخورد ما با خاطرههای تلخ است.
یادآوری و تفکر در مورد خاطرات ناگوار گاهی تا آنجا پیش میرود که انرژی و توانایی ادامه زندگی را از انسان سلب میکند و اینجاست که بالاخره همه مان با این سوال روبهرو میشویم که با این خاطرات تلخ چه باید کرد؟
در همه ی انسان ها اسطوره نو شدن وجود دارد . در تمامی ادیان و مذاهب و همه ی جوامع فصل هایی را برای نو شدن و تغییر درنظر گرفتند که درون انسان ها باید تغییر کند
مثلا در دین اسلام شب قدر و یا سال نوروز
همه ی ما در زندگی به این شست و شو و نو شدن نیازمندیم تا از یک فصل به فصل دیگر برویم تا زمانی که راهی برای عبور از گذشته نداشته باشیم نمی توانیم طرحی برای آینده داشته باشیم
معمولا همه ی ما برای ترسیم آینده ابتدا نگاهی به گذشته مان می کنیم ابعادش را بررسی مس کنیم،بازپروریش می کنیم بزرگش می کنیم و میشود آینده
این طبیعت روان است
اگر ما در موضوعی تجربه ای داشته باشیم،آن را به تمام موضوعات مشابه آن تعمیم می دهیم و یا تحریف می کنیم و یا حذفش می کینم
یونگ معتقد بود: این ضربات سنگین نیستند که زندگی مارو تحت تاثیر قرار می دهند این ضعف شخصیتی ما و نگاه ما به اون اتفاقات است که ماندگاری یا ماندگار نبودن آن را تعیین می کند
چرا گذشته را فراموش نمی کنیم؟
بخشی از فراموش نکردن مربوط به این می شود که شما هنوز خودتونو مقابل اون اتفاقات آسیب پذیر می بینید پس هنوز بالغ نشدید،رشد نکردید،نتونستین گامی به جلو بردارید
درنتیجه می ترسید که نکنه اون اتفاق دوباره بیافتدچون ترس دارید و توان ندارید
ممکن است اتفاقی سالها پیش براتون افتاده باشه اما هنوز فراموش نکرده باشید اگر اون تصویر را به عنوان وضعیت قطعی بارها تکرار روانی بکنید در شما اضطراب ایجاد می شودو تنها با این تفکرات به زندگی خود لطمه وارد می کنید
بعضی از انسان ها دارای زندگی موازی هستند یعنی همیشه به این فکر میکنیم که اگر سال قبل قبولی میشدم،اگر سال قبل تصادف نمیکردم،اگر سال قبل جدا نمیشدم و … الان زندگی ام این گونه نبوده
این زندگی موازی باعث میشه هر آنچه را که الان دارم،آن چیزی که می توانستم داشته باشم چیزهای خیلی کمی است پس نمی توانم به آن دل ببندم
طیف دیگر افرادی هستند که فکر می کنند موجودات خارق العاده ای هستند و می توانند کارهای خارق العاده ای انجام دهند این افراد در هرکاری وارد شوند فکر می کنند که در شان آن ها نیست و آن ها باید کار دیگری را انجام دهند این افراد با این تصورات فقط زمان خود را می کشند
وقتی فردی به دنبال تغییر است این تغییرات باید آرام و آرام انجام گیرد
ما نباید انتظار داشته باش فردی که معلول است شروع به دویدن کند