The Man Who Sold World

30 مارس 2017 یک دیدگاه

We passed upon the stair
ما از بالای نردبان رد شدیم
We spoke of was and when
از بود و از کی صحبت کردیم
Although I wasn’t there
گرچه من آنجا نبودم
He said I was his friend
اون گفت که من دوستش بودم
Which came as a surprise
چیزی که به نظر شگفت‌انگیز می‌آمد
I spoke into his eyes
تو چشاش حرفمو زدم
I thought you died alone
گمان می‌کنم تنهایی مردی
A long long time ago
زمانی بسیار بسیار دور

Oh no, not me
اوه نه، من نیستم
We never lost control
ما هرگز کنترل خودمون رو از دست نمی‌دیم
You’re face to face With The Man Who Sold The World
تو با مردی رو در رو شدی که دنیایش را فروخته است

I laughed and shook his hand
خندیدم و دستش را فشار دادم
And made my way back home
و راهمو گرفتم و رفتم سمت خونه
I searched for farm and land
دنبال زمین و مزرعه گشتم
For years and years I roamed
برای سالیان سال سرگران بودم
I gazed a gazeless stare
مبهوت نگاهی خیره و بدون بهت شدم
We walked a million hills
یک میلیون تپه رو پیاده رفتیم
I must have died alone
باید تنها مرده باشم
A long, long time ago
زمانی بسیار بسیار دور

Who knows?
کی میدونه؟
Not me
من نیستم
I never lost control
من هرگز کنترلم رو از دست نمی‌دم
You’re face to face With the Man who Sold the World
تو با مردی روبرو شدی که دنیا رو فروخته است

Who knows?
کی میدونه؟
Not me
من نیستم
We never lost control
ما هرگز کنترل خود رو از دست نمی‌دیم
You’re face to face With the Man who Sold the World
تو با مردی روبرو شدی که دنیا را فروخته است

در حال بارگذاری ...
00:00/00:00
ارسال این مطلب به تلگرام

telegram
برچسب ها :

  • فاطمه

    مرسی..مرسی..یه دنیا ممنون