وقتی درکسب و کاراملاک ومستغلات متوجه شدم باید فقط با آن چند کارحیاتی بپردازم،تصمیم گرفتم این موضع رابه خوبی به خودم وبه افراد گروه ام شیرفهم کنم. برای همین یک کورنومتر خریدم وکل روزانداختم دورگردن ام . وقتی یکی ازآن سه کار حیاتی رامی کردم ،روشن اش می کردم و به محض متوقف شدن ، خاموش.
هیچوقت یاد م نمیرود آن روز ی را که برای اولین بار و به صورت ازمایشی از ان کورنومتراستفاده کردم . می خواستم سطح انتظارات را بالاوخیلی بالاببرم.میخواستم وقت حیاتی خیلی زیادی بگذارم تا بتوانم از آن روزبه بعد به اهداف ام برسم.با این ذهنیت که نباید در ۱۶ ساعت اینده جر کارهای حیاتی کاری بکنم، به دفترم رسیدم.
فوری زدم به خیابان تا جستجوی زنگ به زنگ خانه ها راشروع کنم.درخیابان که راه میرفتم،درمیزدم ووقتی در بازمی شد ،کورنومتر راروشنمیکردم.وقتیصحبتهای ام تمام میشد ،کورنومتر راخاموش میکردم.این کارراتکرار میکردم . موقع برقراری تماسهای غیرمترقبه هم همین کاررامی کردم.اگر فایل وفهرست تهیه می کردم ؟
با همین کار .کورنو متر را روشن کن،خاموش کن. موقع مذاکره ؟ همین کار.تمام این مدت به کورنو مترنگاه نمی کردم.میخواستم آخروقت ، آن عدد را ببینم.
درنهایت ساعتده شب دست از کارکشیدم.انتظارداشت می شکت ام.اخرین فایل روی میز مرتب ام رابستم،نفس عمیقی کشیدم وبرای اولین بار درآن روز ، بعدازطلوع خورشید،نگاهی انداختم به ساعت وتوقع داشتم حداقل۱۴ ساعت کار حیاتی روی اش نقش بسته باشد.
می توانیدحدس بزنید آن کورنومترلامصب چی نشان میداد؟
خیالتان را راحت کنم که از۱۴ ساعت خبری نبود. ۱۹:۵۴دقیقه .کمتراز۲۰ دقیقه در ۱۶ ساعت کاری.
اگر ازهرکی در دفتر کارم می پرسیدیددر کلآن ۱۶ ساعت مفید بوده ام یانه ، بی برو برگرد می گفتند: وای! آره ،مثل ماشین کار می کند.
درحالی که درواقع زمان کوتاهی کارکرده بودم .ولی فعالیت به معنی بازدهی نیست.
بعد ازآن شکست شدیدم درروز اول، به یک ادم واسواسی بدل شدم .
هرروزباآن کورنو مترمی جنگیدم وسعی می کردم عدد را ببرم بالا. دو برابر کردن و رساندن اش به۴۰ دقیقه کار بزرگی بود. اولین باری که به بیش تر از یک ساعترساندم اش،در دفتر کارم جشن گرفتم. فکر می کنم در چهارسال کار در زمینه ی فروش املاک ومستغلات فقط ده – دوازده بار در عدد رارساندم به بیش از۴ ساعت که یعنی، بله،ده – دوازده باردرچهار سال،نصف روزکارکرده ام.
شما را به چالش می کشم تااز کورنو متراستفاده کنید.وقتی فهمیدید کارهای حیاتی تان چه چیز هایی هستند،بررسی کنید ببینید که واقعا” چه قدر زمان برای انجام شان می گذارید . از دیدن وقت کمی که برای کار های مهم گذاشته اید ، حیرت می کنید.
اگربه خودتان ماموریت دهید تاآن عدد را ببرید بالاتر ،زندگی و کسب وکارتان عوض خواهدشد.
موفقیت به کاری که باید بکنیم ارتباط کمتری دارد تاکارهایی که نباید بکنیم .
دیوانگان ثروت ساز – دارن هاردی
