۳ راز برای یافتن شریک زندگی

برای یافتن شریک زندگیمان باید دنبال چه کسی باشیم؟

چگونه همسر مناسبمان را انتخاب کنیم؟

همه ما قبلاً این جمله را شنیده ایم که: ” زمانیکه در جستجوی عشق نیستی، آن را خواهی یافت.” تعدادی از ما آن را باور داریم و تعدادی از ما هم فکر می کنیم چقدر این جمله می تواند مضحک و غیر منطقی باشد. چقدر احتمال دارد بدون آنکه زحمتی به خودتان بدهید کلید خودرویتان را بیابید؟ یا لنگه دیگر جورابتان را پیدا کنید؟ یا اینکه چقدر احتمال دارد بدون هیچ تلاش قابل توجهی، ترفیع بگیرید؟

فقط به این علت که شخصی وجود خارجی دارد، بدین معنا نیست که می تواند به راحتی وارد زندگیتان شود. علاوه بر آن چه کسی باور دارد که وقتی در جستجوی فرد مورد نظرتان نیستید، متوجه حضور اتفاقی آن فرد در زندگیتان خواهید شد؟

البته برای پیدا کردن شریک زندگی، بین جستجوی فعال و غیر فعال تفاوتی وجود دارد. به شما قول می دهم که پیدا کردن فرد مورد نظرتان به صورت فعال آن هم از طرق سایت های دوست یابی یا رفتن به کافه ها با موفقیت بسیار بالایی همراه است تا اینکه اصلاً در جستجوی فرد خاصی نباشید. هنوز هم جستجوی فعال، کاری خسته کننده است چه بخواهیم این موضوع را قبول کنیم یا نه، بیشتر افرادی که در طول زندگی ملاقات می کنیم اتفاقی هستند. آنچه که اهمیت دارد این است که نیازی نیست وقت زیادی را صرف پیدا کردن عشق آینده خود کنیم، بلکه باید مطمئن شویم که اگر زمانی فردی را پیدا کردیم که ارزش عاشق شدن را داشت، آمادگی عاشق شدن را داشته باشیم.

بهترین دوستتان را پیدا کنید

چگونه یک فرد برای عاشق شدن آماده می شود؟ ما باید بدانیم چه نوع فردی ما را شاد می کند. چند وقت پیش یکی از دوستانم با من تماس گرفت و با هم صحبت کردیم. وقتیکه از او سوال کردم به دنبال چه چیزی در یک مرد است، او خیلی ساده و صمیمانه جواب داد: “دنبال بهترین دوستم می گردم.”

اگر ما تصور کنیم که قرار است کل زندگیمان را با همین فرد بگذرانیم، هر روز در کنارش باشیم و با همین فرد خانواده تشکیل دهیم و باید تا زمانیکه زنده ایم یاری اش کنیم، پس بهتر است به دنبال کسی باشیم که در کنارش بسیار شادیم، کسی که در مشکلات ما را رها نمی کند، همه چیز را با ما امتحان می کند، عشق و علاقه ما را نادیده نمی گیرد و دست آخر سبب می شود آدم بهتری شویم.

کل چیزی که ما باید به دنبالش باشیم یک زن یا شوهر نیست بلکه شریک جرم است. زندگی باید سرشار از سرگرمی و خوشی باشد در غیر این صورت یک جای کار می لنگد.

شریک زندگیتان باید همین باشد، یک شریک زندگی

یکی از دوستان جدیدم تعریف میکرد که به مدت یک هفته از همه چیز فاصله گرفت تا با خودش تنها باشد، و در واقع یک جور از زندگی تکراری و همیشگی سم زدایی کند. او یک جایی در میان جنگل رفته بود و خودش را تنها بر روی یک دوچرخه در راه باریکی یافت که در حال بالا رفتن از یک تپه بود، تا اینکه در یک لحظه چیزی بیش از قبل برایش آشکارتر شد. در آنجا بود که تشخیص داد فردی با عکس العمل سریع، احساساتی، بسیار رقابتی و سر سخت است و چیزی که او نیاز دارد شخصی است که بتواند در زندگی با او رقابت کند.

او به کسی نیاز دارد که نه تنها با او ادامه دهد بلکه سبب پیشرفت او شود، محدودیت هایش را ارزیابی کرده و او را تشویق کند تا از خودش یک انسان بهتری بسازد. زندگی سخت است؛ فراز و نشیب های خودش را دارد. ما در زندگی شکست ها و موفقیت ها، بد اقبالی و خوش اقبالی ها را تجربه می کنیم. زندگی همیشه خوشایند و آسان نیست. اگر ما در صدد پیدا کردن شریک زندگی هستیم، پس بهتر است اینگونه باشد: شریک زندگیمان. شریک زندگی نباید زندگی ما را پیچیده تر و مشکل کند، باید کسی باشد که سبب شود ما بتوانیم بر روی اهداف و رؤیاهایمان تمرکز کنیم، در واقع باید کسی باشد که وقتی احساس ناتوانی می کنیم و زیر پاهایمان خالی می شود،  در کنارمان باشد، دستمان را بگیرد و کمکمان کند.

دنبال یک واقعیت دو جانبه باشید

بعضی از افراد دوست دارند در زندگی مانند ماشینی در باند سرعت حرکت کنند، بعضی دیگر بالعکس عمل می کنند دوست دارند همه چیز به آرامی پیش برود. یک عده ای شدیداً رقابتی هستند و مشتاقند زندگی را مانند توپ بقاپند در حالیکه یکسری افراد هستند که چه ما کاری را انجام بدهیم یا نه، آنها می خواهند همه چیز به خوبی و آرامی در مسیر خودش باشد. در حقیقت هیچ استانداردی وجود ندارد که بگوید کدام یک از این شیوه های زندگی غلط یا درست است. فقط می توانیم بگوییم که شخص مناسب شما کسی است که تقریباً جهان را از دیدگاه شما ببیند.

ممکن است تضادها برای شما جذاب باشند اما خیلی دوام نمی آورند. اگر شما و همسرتان در رابطه با خیلی از مسائل اساسی، باورهای یکسانی نداشته باشید، رابطه تان پر از استرس و جرو بحث خواهد شد.

برای اینکه زندگیتان را با کسی شریک شوید باید شریک دنیای هم باشید، یعنی اینکه بهتر است دنیایتان یکی باشد.

اگر شما و همسرتان خیلی شبیه هم باشید، چندان خوب نیست؛ چون یکنواختی و بی حوصلگی یک واقعیت است و ممکن است به آن دچار شوید. ممکن است کسی را انتخاب کنید که با دنیای واقعی شما جور در بیاید ولی در زندگی یکسری چیزهای خاص را کمی متفاوت ببیند و حس کند. کافی است فقط افق دیدگاهتان را وسیع تر کند و بخش های دیگری از واقعیت زندگیتان را آشکار کند. در مجموع پیدا کردن عشقتان، به این بستگی دارد که خودتان را به قدر کافی بشناسید تا بدانید به دنبال چه چیزی در یک فرد هستید. اگر خودتان را به خوبی نشناسید زمانیکه عشقی سر راهتان قرار می گیرد، آن را به خوبی نخواهید شناخت.

این مقاله براتون مفید بود؟ اونو با دیگران به اشتراک بگذارید و نظراتتون رو در موردش بگید