با کارنیل همراه باشید تا بدانید چه کسی پنیر شما را برداشته است!!!؟
در این داستان چهار شخصیت خیالی ترسیم شدهاند:
موشها: «اسنیف» و «اسکوری» و آدمکوچولوها، «هم» و «هاو». این چهار شخصیت برای نشان دادن قسمتهای ساده و پیچیدهٔ درون ما، بدون توجه به سن، نژاد یا ملیت، در نظر گرفته شدهاند.
ما، گاهی اوقات، ممکن است مثل اسنیف عمل کنیم، که تغییرات را زود بو میکشد؛ یا مثل اسکوری که بهسرعت وارد عمل میشود. گاه مانند «هم» میشویم، که با انکار تغییرات در برابر آنها میایستد، چراکه میترسد به طرف چیزی بدتر کشیده شود. یا مثل «هاو» که یادمیگیرد وقتی شرایط او را به طرف چیز بهتری راهنمایی میکند، خود را با آن تغییر وفق دهد
گاهی اوقات ما نیز به این شکل عمل می کنیم بجای رفتن و و وارد عمل شدن دنبال چرایی موضوع هستیم
چرا به اینجوری شده؟
ما باید یا این موقعیت جدید را بپذیریم یا نباید بپذیریم و خود را درگیر آن موضوع کنیم و برای خود و دیگران مشکل ایجاد کنیم
نابودگر منفی چیست؟
خیلی اوقات ما انسان ها شروع می کنیم به صدمه زدن به خودمان؛ مدام ناامیدی جسم و روحمان را فرا می گیرد ؛ سردرگم می شویم ذهنمان پر از فکر فرصتهای از دست رفته می شود؛ ارتباطات مان را قطع می کنیم و افسردگی به ما سلام می کند و ما هم جواب سلامش با فرار کردن؛ پنهان شدن می دهیم ولی غافل از اینکه تو افسردگی و ناامیدی می توانیم کلی سفر کنیم، حرکت کنیم به بخش های عمیق روحمان، و وقتی می دانیم دیگه چیزی برایمان نمانده قدم بر داریم راه برویم تند تر راه برویم و یواش یواش سرعت بگیریم و بخش های زیست نشده را زندگی کنیم و بدانیم که برای بدست آوردن باید خیلی چیزها را نابود کرد… مثل ترس وابستگی و احساس پوچی .از قربانی و مظلوم نشان دادنمان دست بکشیم و حرکت کنیم. البته راه دیگری هم هست؛ خودمان را نابود کنیم، بدون فکر حرکت کنیم، به خودمان دروغ بگوییم، به همه بگوییم که آره اگر…… ای کاش……
و چیزی که نصیبمان می شود چیزی نیست جز حسرت.
وباز بگوییم من هیچی نمیدانستم.
دلیل بیچارگی من این بود که مظلوم بودم؛ قربانی بودم ؛ تنها بودم ؛ ضعیف بودم و…. دیگران من را وابسته کرده بودند، من سعی کردم نشد، دیگه فایده ندارد، سرنوشت من اینجوری دیگه .. و هر روز ضعیف تر و ضعیف تر بشویم و نه تنها به موفقیتی نرسیم، بلکه از قبل هم بیچاره تر بشویم … و وقتی ببینیم که بیچاره ایم سعی کنیم به دیگران هم آسیب برسانیم، زندگی بقیه را هم مثل خودمان نابود کنیم، صدمه بزنیم و با حسادت منفی خودمان اونها را هم مورد آزار و اذیت قرار بدیم
با نابودگر منفی ما پل های پشت سرمان را خراب می کنیم ،روابط سازنده را نابود می کنیم،رویاها،آرزوها،نگاه مثبت را ویران می کنیم
نابودگر منفی عدم اطمینان و عدم اعتماد را در زندگی ما بوجود می اورند و دیگر نمی توانیم به هیچ چیز و هیچ کس اعتماد کنیم و کم کم خود را بی تعلق میبینیم