با کارنیل همراه باشید تا قدم به قدم و با هم صفر تا صد راه اندازی یک کسب و کار را یاد بگیرید.
راه اندازی یک کسب و کار کوچک بدون شک یک تعهد و مسئولیت بزرگ است ولی خوشبختانه موردی ست که هرکس با یک ایدهی خوب و وجدان کاری قوی و منابع خوب میتواند به دست بیاورد. شروع یک کسب و کار شامل موارد زیر است: فکر کردن به یک طرح کلی از کار، نوشتن یک برنامه و طرح کسب و کار، در نظر گرفتن قسمت مالی و بالاخره بازاریابی و آغاز کار.
بخش اول: فراهم کردن مقدمات
- اهدافتان را مشخص کنید
میخواهید از لحاظ مالی مستقل باشید؟ میخواهید کسب و کارتان را به بالاترین نرخ پیشنهادی بفروشید؟ یا یک کار کوچک میخواهید که دوست داشته باشید انجامش دهید و درآمدی ثابت از آن داشته باشید؟ اینها چیزهایی هستند که زودتر از بقیهی کارها باید بدانید.
- یک ایده انتخاب کنید
مثلا این ایده میتواند کالا یا محصولی باشد که همیشه دوست داشتید درستش کنید یا یک سری خدماتی که حس میکنید مردم به آن نیاز دارند یا یک چیزی که خود مردم هم هنوز نمیدانند که به آن نیاز دارند، چون هنوز اختراع نشده است!
- بودن در کنار افراد سرزنده و خلاق و برگزاری یک جلسهی “طوفان ذهنی” همراه با آنها خیلی مفید است. با یک سوال ساده شروع کنید، مثلا “باید چی کار کنیم؟” این جلسه برای ایجاد یک طرح کسب و کار نیست بلکه فقط برای این است که ایدههای بالقوه گفته شود. خیلی از این ایدهها بی ارزش و پوچ هستند و تعدادی از آنها هم عادی هستند و تعداد خیلی کمی ایده هست که به نظر میرسد واقعا پتانسیل خوبی دارند.
- مهارتها، تجربیات و معلومات را در انتخاب یک طرح و ایده در نظر بگیرید. اگه مهارت یا استعداد خاصی دارید به این فکر کنید که چطور میتوانید از آنها در جهت تقاضای بازار استفاده کنید. ترکیب مهارت با معلومات و با تقاضای بازار، احتمال موفقیت ایدهی کاری شما را افزایش میدهد.
- مثلا شاید چندین سال به عنوان کارمند اداره برق کار میکنید و در این حین یک نیاز و ضرورت را در جامعه در مورد یک بحث الکترونیکی حس کردید، تجربه تان را با این ضرورت و تقاضای بازار ترکیب میکنید و این گونه میتوانید مشتری جذب کنید.
- برای کسب و کارتان اسم انتخاب کنید
میتوانید این کار را حتی قبل از داشتن ایده برای کار انجام دهید، و اگر آن اسم خوب بود شاید به کمک آن بتوانید ایدهی کارتان را تعریف کنید. همان طور که طرحتان گسترش پیدا میکند و جا میافتد، اسمهای خوب و فوق العاده به ذهنتان میرسد ولی نگذارید که اول کار، این انتخاب باعث عقب افتادنتان شود. در همان حین که طرح و نقشه میکشید یک اسم انتخاب کنید و بعدا هم به آن شک نکنید و تغییرش ندهید.
- همیشه چک کنید و ببینید که آیا آن اسم توسط شخص دیگری قبلا انتخاب شده است یا نه. سعی کنید اسمی که انتخاب میکنید ساده و به یاد ماندنی باشد.
- به اسمهای برندهای مشهور مثل اپل دقت کنید. این اسم ها به یاد ماندنی و سادهاند و خیلی راحت تلفظ میشوند.
- گروهتان را تعیین کنید
میخواهید این کار را تنهایی انجام دهید یا با یک یا دوتا از دوستان مورد اعتمادتان این کار را شروع میکنید؟ این کار باعث میشود که انرژی و میزان همکاریتان بالا برود چون از ایدههای همدیگر استفاده میکنید. معمولا دو نفر در کنار هم میتوانند چیزی را ایجاد کنند که بهتر و فوق العادهتر از مجموع کار تک تک آنهاست.
- به بزرگترین داستانهای موفقیت در زمانهای اخیر فکر کنید، مثلا جان لنون و پاول مک کارتنی، بیل گیتس و پاول آلن، استیو جابز و استیو وزنیاک، و لاری پیج و سرگئی برین. در هر کدام از این زمینهها شراکت و همکاری باعث شده بهترین نتیجه برای هر دو طرف به دست بیاید.
- به جنبههایی فکر کنید که در آن ضعیفید یا اطلاعات کمی نسبت بهش دارید. پیدا کردن شریکی که با شخصیتتان منطبق باشد و بتواند معلومات یا کمبود مهارت شما را جبران کند یک راه فوق العاده ست برای اینکه مطمئن شوید کسب و کارتان همهی چیزهایی که برای موفقیت نیاز دارد را در اختیار دارد.
- شریکهایتان را هوشمندانه انتخاب کنید
در هنگام انتخاب فرد یا افرادی که میخواهید با آنها کسب و کارتان را شروع کنید مراقب باشید. حتی اگر کسی بهترین و صمیمیترین دوست شما باشد به این معنی نیست که شریک خوبی هم برایتان میشود. کار را با یک فرد قابل اطمینان شروع کنید. نکاتی که برای انتخاب شریک و پشتیبان باید در نظر بگیرید:
- آیا طرف مقابل مکملِ ضعفهای شماست؟ یا اینکه هر دویتان یک نوع مهارت را در یک سطح دارید؟ اگر دومین مورد درست است حواستان باشد چون ممکن است تعداد زیادی افراد را در گروه داشته باشید که یک کار مشترک را میتوانند انجام بدهند در حالی که به بقیهی جنبههای کار بیتوجهی میشود.
- آیا در مورد کلیات کار و طرح کلی با هم توافق نظر دارید؟ اختلاف نظر در مورد جزئیات طبیعیست و برای اینکه همه چیز سر جای خودش قرار بگیرد یک جور نیاز است. ولی توافق نداشتن بر سر کلیات و طرح کلی کار و هدف و مقصد واقعی تجارتتان، باعث به وجود آمدن اختلافات جبران ناپذیر میشود. اطمینان حاصل کنید که هدف اصلی این کسب و کار برای گروهتان مهم است و برایش ارزش قائلند.
- اگر برای استخدامِ افراد با آنها مصاحبه میکنید، کمی تحقیق کنید که چطور میشود استعداد واقعیِ پشت مدرک و تحصیلات را پیدا کرد. زمینهای که فرد در آن تحصیل کرده لزوما زمینهای نیست که در آن استعداد و مهارت دارد. بر فرض مثال یک مصاحبه شونده ممکن است تحصیلاتش در مورد حسابداری باشد ولی تجربهاش و همچنین ارزیابی شما نشان میدهد که در زمینهی بازاریابی بیشتر میتواند کمک کند.
بخش دوم: نوشتن یک طرح کسب و کار
- ایجاد یک طرح و برنامه کسب و کار
طرح کسب و کار به شما کمک میکند تا مشخص کنید برای راه اندازی کسب و کارتان به چه چیزهایی نیاز دارید، چه موارد کلی و بزرگ و چه جزئیات. این طرح، کل کسب و کارتان را در یک سند جداگانه خلاصه میکند. در ضمن سندی برای سرمایه گذارها، بانک دارها و اقشار مختلف دیگرست که به این کار علاقه مندند و به آنها نشان میدهد که چطور میتوانند به شما کمک کنند و تصمیم بگیرند که آیا تجارت شما سودده و موفقیت آمیز (و قابل سرمایه گذاری) هست یا خیر. طرح کسب و کار شما باید شامل مواردی باشد که در قدمهای بعدی گفته میشود.
- کسب و کارتان را توصیف کنید
کسب و کارتان را به طور دقیقتر شرح دهید و به طور کلی بنویسید که چگونه تقاضای بازار را جواب میدهد. اگر این کار را به صورت گروهی، با همکاری یک شرکت و نهاد و…انجام میدهید یا خودتان به تنهایی انجام میدهید و مالک شخصی هستید این را ذکر کنید و بنویسید که چرا این گزینه را انتخاب کردید. محصول و پروژهتان و اصلیترین ویژگیهایش را توصیف کنید و بنویسید که چرا مردم از آن استقبال خواهند کرد. به سوالهای زیر پاسخ دهید:
- مشتریهای احتمالیتان چه کسانی هستند؟ وقتی متوجه شدید که آنها چه کسانی هستند و چه چیزی میخواهند یک استراتژی بازاریابی پیشنهاد کنید.
- مشتریان حاضرند چه قیمتی را برای کالا یا خدمات شما بپردازند؟ چرا باید محصول شما را به رقبا ترجیح دهند و از شما بخرند؟
- رقبای شما چه کسانی هستند؟ رقبا را تحلیل کنید تا رقبای اصلی و کلیدی را بشناسید. بفهمید که چه کسی کاری مشابه آنچه شما دارید طرح و نقشهاش را میریزید انجام میدهد و تا چه اندازه موفق بوده است و به همین ترتیب شکستها را تحلیل کنید و اینکه چرا آن طرح و پروژه شکست خورده و از هم پاشیده است.
- یک طرح عملیاتی و کاربردی بنویسید
این طرح نشان میدهد که چگونه محصولی که در نظر دارید را تولید میکنید یا چگونه خدمات و کالا را به دست مشتری میرسانید و تمام هزینه ها و مخارج را تفسیر میکند.
- چگونه محصولتان را تولید میکنید؟ آیا چیزی که عرضه میکنید یک نوع خدمات است یا چیزی پیچیدهتر (مثلا نرم افزار، یک محصول فیزیکی مثل عروسک یا تستر) و چگونه ساخته میشود؟ تمام فرآیند را توضیح دهید، از جمع آوری و تهیه ی مواد خام تا سر هم بندی نهایی، بسته بندی، انبارداری و حمل و نقل. آیا به افراد بیشتری نیاز دارید؟ آیا ارگانهایی در این کار دخیل هستند؟ تمام این مسائل باید ذکر شود.
- چه کسانی را رهبری میکنید و از چه کسی پیروی میکنید؟ سازمان و شرکت خودتان را توصیف کنید، از پذیرش تا مدیر عامل و اینکه هر کدام چه نقشی را چه از نظر اجرایی و چه مالی ایفا میکنند. دانستن ساختار سازمانیتان به شما در برنامه ریزی بهتر هزینهها کمک میکند و مشخص میکند چه مقدار سرمایه برای عملکرد مؤثر نیاز دارید.
- بازخورد بگیرید. دوستان و خانواده منابع خوبی برای پرسیدن سؤال و گرفتن بازخورد هستند. حتما سعی کنید در این مورد از آنها استفاده کنید.
- نیاز به افزایش فضا. این مورد بیشتر از حد انتظار اتفاق میافتد. زمانی که انبار پر میشود ممکن است وسایل و کالاها سر از اتاق پذیرایی، اتاق خواب و حیاطتان در بیاورند. در صورت نیاز به فکر اجارهی یک انبار یا سولهی کوچک باشید.
- یک برنامهی بازاریابی بنویسید
طرح عملیاتی شما تفسیر میکند که چگونه کالا را تولید میکنید و طرح بازاریابی توضیح میدهد که چگونه محصول را به فروش میرسانید. برای نوشتن طرح بازاریابی سعی کنید به سوالهایی نظیر اینکه چگونه محصولتان را به مشتریان احتمالی می شناسانید پاسخ دهید.
- نوع بازاریابی که انجام میدهید را ذکر کنید. مثلا از تبلیغات رادیویی استفاده میکنید، فضاهای مجازی، تبلیغات، بیلبوردها، انجمنهای کاری یا همهی موارد ذکر شده؟
- به غیر از این، پیام بازاریابیتان را هم توضیح دهید. به بیانی دیگر، چه چیزی به مشتری میگویید تا آنها را متقاعد کنید که محصول شما را انتخاب کنند؟ در اینجا باید روی مزیتهای محصولتان نسبت به رقبا تمرکز کنید. این ویژگی یک نقطه قوت و مزیتی ست که محصول شما را نسبت به رقبا منحصر به فرد میکند و میتواند مسئلهی مشتریان را حل کند. مثلا قیمت کمتر، کیفیت بالاتر، تحویل سریع تر و…نسبت به رقبا.
- یک مدلِ قیمت گذاری طرح ریزی کنید
ابتدا رقبایتان را بررسی کنید. تحقیق کنید که محصول مشابه شما را با چه قیمتی میفروشند. آیا میتوانید چیزی به آن اضافه کنید (ارزشمندترش کنید) تا باعث شود محصول شما متفاوت باشد و قیمتش نیز وسوسه کننده باشد؟
- رقابت فقط در مورد کالا یا خدمات نیست بلکه در مورد اعتبار اجتماعی و زیست محیطی نیز هست. مصرف کنندگان از این موضوع آگاهند که شما باید نشان دهید که کسب و کار شما با قوانین و شرایط محیطی و کاری منطبق است و به محیط زیست صدمهای نمیزند. سازمانهای معتبر صدور نشانها و گواهینامههای کشوری و بین المللی، میتوانند به مشتری این اطمینان را بدهند که محصول یا خدمات شما، با ارزشهای آنها منطبق است.
- امور مالی را ذکر کنید
گزارشهای مالی، طرحهای عملیاتی و بازاریابی شما را به سود و نقدینگی تبدیل میکنند. این گزارشها نشان میدهند که به چه میزان پول نیاز دارید و چه میزان پول از این کسب و کار به دست میآورید. از آنجا که این مورد پر نوسانترین بخش طرح شماست و شاید مهم ترین قسمت برای تثبیت کسب و کارتان در دراز مدت باشد، باید این مورد را در سال اول به صورت ماهانه، در سال دوم هر سه ماه یک بار و بعد از آن هر سال یک بار به روز رسانی کنید.
- هزینههای استارتآپتان را حساب کنید. چگونه میخواهید سرمایهی کسب و کارتان را به دست آورید؟ بانک، سرمایه گذاران ریسک پذیر، انجمنهای کاری، پس انداز خودتان و….گزینههای مختلفی وجود دارد. وقتی یک کسب و کار را شروع میکنید واقع بین باشید. به احتمال زیاد نمیتوانید صد درصد از چیزی که برنامه ریزی کردید را اجرا کنید پس باید مقداری سرمایهی ذخیره هم در نظر بگیرید. یکی از قطعی ترین راههای عدم موفقیت کمبود بودجه و سرمایه است.
- چه قیمتی را برای فروش کالا یا خدماتتان در نظر گرفته اید؟ هزینه ی تولیدتان چقدر می شود؟ هزینهها و سود خالص را به طور تقریبی تخمین بزنید و در یک فاکتور بنویسید مثلا هزینهی اجاره، برق و آب و گاز، کارمندان و …
- خلاصهی اجرایی بنویسید
اولین بخش از یک طرح کسب و کار خلاصهی اجرایی است. وقتی نوشتن بقیهی قسمتها تمام شد، ایدهی کسب و کارتان را به صورت کلی توصیف کنید، اینکه چگونه درآمد کسب میکنید، چه میزان سرمایه نیاز دارید، کسب و کارتان در حال حاضر در چه جایگاهی قرار دارد، مثلا جایگاه قانونی، افرادی که در آن نقش دارند و یک تاریخچه ی کوتاه و هر چیز دیگری که باعث میشود کسب و کارتان یک موقعیت برنده به نظر برسد.
- محصول را تولید کنید یا خدماتتان را توسعه دهید
وقتی که کار طرح و برنامه ریزی کسب و کار تمام شد، سرمایه گذاری انجام شد و مرحلهی مقدماتی جذب نیروی انسانی انجام شد، شروع به کار کنید. بسته به نوع کسب و کارتان کارهای مورد نیاز را انجام دهید. مثلا با مهندسها جلسه بگیرید و نرم افزار مورد نظر را برنامه نویسی و آزمایش کنید، یا مواد مورد نیاز را تهیه کنید و به اتاق ساخت (یا گاراژ) انتقال دهید، یا به صورت عمدهای اجناس را بخرید. مرحلهی ساخت مرحلهای است که در آن برای عرضه به بازار آماده میشوید. در این حین ممکن است چیزهای جدیدی مثل موارد زیر کشف کنید:
- تغییر مختصر طرح و ایده: شاید محصول باید در رنگ، طرح یا اندازه ی متفاوتی تولید شود. شاید خدمات شما احتیاج دارد گستردهتر، دقیقتر یا با جزئیات بیشتر باشد. این مرحله زمان آن است که به مسائلی که در حین آزمایش و توسعهی محصول به وجود میآید توجه کنید. مطمئنا متوجه این خواهید شد که چه چیزی را باید تغییر دهید تا محصول بهتر شود یا کاری کنید که کمتر مشابه محصول رقبا باشد.
آیا این مقاله براتون مفید بود؟ نظراتتون رو با ما به اشتراک بگذارید و ادامه ی این مقاله را از این قسمت مطالعه بفرمایید.
گوینده: علیرضا موحدی
?ترجمه عالی بود… قسمتهای بعدیش رو هم بذارید.
واقعا عاااااااااااالی بود کانال و سایتتون بی نظیره
مرسی از اینهمه اطلاعات مفید و ارزنده تون
واقعا عالی