وایستا زندگی

30 مارس 2017 بدون دیدگاه

بارها از خودم پرسیده ام

چرا متولد شدم و رشد کردم

چرا ابرها شناورند و باران می بارد

در این دنیا توقع چیزی برای خودم ندارم

دوست داشتم تا ابرها پرواز کنم اما بال ندارم

نور آن ستاره ی دور برایم بسیار فریبنده است

هدف نزدیک اما رسیدن به آن ستاره دشوار است

و نمی دانم آیا قدرت کافی برای آن دارم

کمی بیشتر صبر خواهم کرد

و بعد آماده ی سفر خواهم شد

به سمت رویاها و امید

آه ای ستاره ی من نسوز، صبر کن

چند جاده را باید زیر پا بگذارم؟

چند بلندی را باید بگذرانم تا خودم را بیابم؟

چقدر باید از پرتگاه ها سقوط کنم؟

چند بار باید از صفر بیآغازم؟ آیا معنی دارد؟

در حال بارگذاری ...
00:00/00:00
ارسال این مطلب به تلگرام

telegram
برچسب ها :