خب. آماده اید کمی از این مسائل راعمل کنید؟فکر می کنم اینطورباشد . تکه ای کاغذ بردارید و بگذارید نشان تان دهم چگونه میشود با چند معیار معدود ، تغییر بزرگی درشرکت تان یا در هرحیطه ای از زندگی تان بدهید. اسم این فرمول تبدیل بزرگ خودم گذاشته ام. این فرمول سه عنصردارد :
عنصراول فرمول تبدیل بزرگ :سه هدف بزرگ شما
برای ام مهم نیست اگرشمالیستی ۵۰ تا ی یدارید، یا باید قبل ازمرگ هزار جا را ببینید یا لیستی دارید از۲۵هدف تان.همان حرفی را درمورد هدف تان می گویم که جیم کالینز درباره ی اولویت ها گفته: اگربیش ازسه هدف داشته باشید ، هیچ چیزندارید.در مورد هر هدفی صحبت نمی کنم .این ها هدف هایی هستندکه اگر به انها برسید ، امسال ،بی برو بر گرد می شود بهترین سال زندگی تان .
شما فقط یک یا دو عادت کلیدی با تحول بزرگ هرحیطه ای ا ز زنگی تان فاصله دارید.
بله ، این نوع اهداف . اهداف بزرگ ، مشکل و شجاعانه تان.تصمیم بگیرید آن سه هدف بزرگ،چی هستند وآن وقت یک صفحه ازروش بافت را بکنید وبقیه را بریزید دور . شماقبلا تصمیم گرفته اید که چی امسال تان را به بهترین سال زندگی تان تبدیل میکند. هر چیزدیگر فقط تمر کز تان رابه هم می ریزد وتوانایی تان را برای رسیدن به آن سه هدف بزرگ کم می کند.
عنصر شماره ی دو فرمول تبدیل بزرگ : عادت های کلیدی
وقتی فهمیدید کجا می روید ، برای رسیدن به آن جا چه کاربایدبکنید ؟این سوال ،فریب دهنده تر آز آن است که به نظرمیرسد. اغلب مردم فکرمی کنند برای رسیدن به اهداف شان بایدهزار تا کاربیشتر بکنند .واقعیت این است که شمافقط یک یادو عادت کلیدی باتحول بزرگ هرحیطه ای اززندگی تان فاصله دارید. درموردش فکرکنید. در مقوله ی فروش یک یادو عادت کلیدی هست که اگر هر روزمدام وبی وقفه وطولانی تکرار شوند ، به شکل چشمگیری نتایج تان راتغییرم یدهند. همین قضیه در موردسلامتی وتناسب اندام ، ازدواج ،تربیت بچه وویژگی رهبری تان صدق می کند.نکته ی کلیدی،شناخت یک یادو عادت کلیدی ست که برای رسیدن به هر کدام از آن سه هدف بزرگ ، بیش ترین اهمیت رادارند.
وقتی آن یک ، دو یا سه عادت کلیدی وضروری برای رسیدن به هر کدام ازآن سه هدف بزرگ رابه دست آوردید ، تما چیزهایی راکه برای رسیدن به موفقیت می خواهید،دارید.حالافقط باید بارها و بارها و بدون شکست انجام شان دهید .اینجاست که عنصر شماره ی ۳وارد میوشد.
عنصرشماره ی سه ی فرمول تبد یل بزرگ : پیگیری
شما عادتهای خاص خودتان را دارید، چه خوب،چه بد .آنهم بدون این که حتی ازاین موضوع خبرداشته باشید.به همین خاطراست که اسمشان را میگذاریم عادت . چه به ان ها فکرکنید ،چه نکنید،اتفاق می افتند.
یادتان هست موقعی را که برای اولین بار داشتید رانندگی یاد می گرفتید؟ می گفتند دستان تان را مثل ساعت ۱۰ و۱۰ دقیقه نگهدارید .مطمئن شوید آینه ی جلو رامرتب چک می کنید. آینه ی چپ را بررسی کنید.ولی قبل از آن چراغ راهنمارابزنید. آینه ی چپ رابررسی کنید. ازپای راست تان برای گازو ترمز استفاده کنید….وای واگرماشین تان غیراتوماتیک است،پای چپ تان همراه پای راست و دست راست باید این کار بکنند.تمام این مدت هم، همه چیزرا از شیشه ی جلویی بپایید وحواس تان باشددر ترافیک گیرنیفتید.
به نظر می آید غیر ممکن است، نه؟ چه طور می شود به همه یاین چیزهافکر کنید و همه را درآن واحدانجا مدهید؟
خب ، الان چه طور؟
حالاشما می توانید حین رانندگی در سرپایینی جاده با همسفران تان صحبت کنید، چیزی بخورید،آرایش کنید ،اصلاح کنید یابا موبایلتان حرف بزنید.دیگرنیازی نیست به رانندگی فکر کنید .چرا ؟ چون تبدیل شده است به کاری اتوماتیک . رانندگی،عادتی ست که یادش گرفته اید.
شماهم مثل من این تجربه راداشته اید که موقع رانندگی در یک بزرگراه ، ناگهان به خودتان بیایید ومتوجه شوید خروجی مقصد را رد کرده اید وحالا چند کیلومتر باآن فاصله دارید.این یعنی باذهن خالی یاحداقل به صورت ناخود آگاه داشتید با سرعت ۱۱۰کیلومتر برساعت رانندگی می کرده اید .
برای آنکه از خروجی های موفقیت مسیرتان ردنشوید (یعنی موقعیتی رااز دست ندهید) باید از حالت خودکار بیایید یرون وبرگردید به مسیر بایداگاهی راوارد رفتارهای ناخود آگاهمان کنیم وفقط با پیگیری ست که میشوداین کار راکرد.وقتی بحث پیگیری آن سه هدف بزرگ ما پیش می آید،هرشب باید ایده ای از رستوان کسب و کارقرض بگیریم وسرمایه گذاری کنیم.
دیوانگان ثروت ساز – دارن هاردی