زندگی نامه استیو جابز

19 فوریه 2016 یک دیدگاه

steve-jobs-e1452598181751

بی‌گمان هر دوره‌ای یک اسطوره و شخصیت برجسته را در هر یک از حوزه‌های اجتماعی و مربوط به زیست بشر دارد. عصر ارتباطات و اطلاعات و فن‌آوری، حوزه‌ای خاص خود را در فرهنگ بشری باز کرده و قطعا در این حوزه نیز می‌توان از اسطوره‌ها و شخصیت‌های بزرگ سخن گفت‌ و چه کسی می‌تواند بگوید که استیو جابز، اسطوره و شخصیت برجسته دنیای فن‌آوری‌ نیست؟

به گزارش «تابناک»، آیفون ۶ در حالی رونمایی شد که خبری از استیو جابز خالق خود نداشت؛ شخصیتی که بسیاری دنیای فن‌آوری را مدیون وی می‌دانند و بسیاری از تحولات این عرصه را نتیجه خلاقیت‌ها و ذهنیت توسعه یافته جابز ارزیابی می‌کنند؛ شخصی که بار‌ها و بار‌ها ‌از کارهای وی ‌عنوان معجزه‌های دنیای فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات و به شکل کلی فن‌آوری یاد کرده‌اند.

«استیون پل» در ۲۴ فوریه ۱۹۵۵ از پدر و مادری با نام‌های «عبدالفتاح جندعلی» و «جوانا شیبل» در شهر سانفرانسیسکو متولد شد. وی از‌‌ همان آغاز به الکترونیک علاقه‌مند ‌بود و آموزش‌هایی را نیز نزد پدر خود یافته بود. در سیزده سالگی یک شغل فصلی برای تابستان در شرکت HP پیدا کرد تا علاقه خود را در عمل به ظهور برساند.

اما آشنایی وی با «استیو وازنیک» یا‌‌ همان Woz در سال ۶۹ میلادی، ‌نقطه عطف در زندگی وی بود که منجر به شکفته شدن استعدادهای وی در فن‌آوری شد. این دو دوست علایق مشترکی ‌داشتند که تحولات اساسی را در زندگی جابز منجر شد. این دو ‌غیر قانونی ابزاری ‌به نام Blue Box طراحی کردند که اجازه بر‌قراری مکالمات رایگان را به مشتریان اپراتور‌ها می‌داد.

جابز در دوران جوانی مانند همه هم سن و سال‌های خود به دانشگاه رفت؛ در کالج «رید»، ولی‌ اینجا جایی نبود که بتواند عطش سیری ناپذیر وی را برای خلاقیت سیراب کند. در نتیجه در کالج و تحصیلات دانشگاهی موفق نبود و از کالج اخراج شد. پس از آن تلاش کرد در کلاس‌هایی دیگر استعداد‌های خود را پیدا و شکوفا کند.

stevejobs-1

در همین سال‌ها، نخستین بار وارد شرکت آتاری شد و پس از آن سفری به هندوستان داشت که در این سفر تلاش وی برای یافتن «بصیرت» و درون بینی بود. پس از بازگشت از هندوستان در سال ۷۶ به همراه Woz شرکت اپل را پایه‌گذاری کرد که در این کار «وون راین» نیز این دو شریک را همراهی می‌کرد.

وی به همراه Woz شروع به ساخت رایانه‌های اپل در پارکینگ خانه خود و فروش آن‌ها کرد. به تدریج کار و بار این دو گرفت و با رونق کار ایشان دوران دوم شرکت اپل رقم خورد. در این دوران Woz نیز HP را ترک گفت تا تمام وقت در خدمت اپل باشد.

نقطه عطف بعدی در زندگی جابز هنگامی است که در سال ۱۹۷۹ در شرکت Xerox اولین واسط کاربری گرافیکی را می‌بیند. واسط کاربری که تا آن زمان تقریبا غریبه بود. از این دوران تا اواسط دهه ۸۰ کار جابز توسعه شرکت اپل و مطرح کردن آن بود، به ویژه که در سال ۸۹ IBM اولین رایانه خود را ساخت که تهدید جدی برای جابز بود.

اما ناگهان در سال ۸۵ همه چیز تغییر کرد و هیأت عامل اپل استیو جابز را از همه مسئولیت‌هایش خلع کرد؛ آن هم به نفع «جان اسکولی»؛ کسی که جابز چند ماه پیش وی را به استخدام اپل در‌آورده بود!

اما جابز بیکار ننشست و با سرمایه‌ای که به دست آورده بود، اقدام به خرید شرکت‌های NeXT و George Lucas کرد‌ تا آنکه در سال ۸۹ رسما عنوان بر‌ترین کار‌آفرین دهه را از آن خود کرد. شرکت‌هایی که وی در آن‌ها سرمایه گذاری کرده بود، شروع به ترقی و امضای قراردهای بزرگ کرد، ‌به ویژه آنکه شرکت انیمیشن Pixar با قراردادی بزرگ با Disney و داستان معرف اسباب بازی‌ها گل کرد!

همچنین پیشرفت‌های شرکت NeXT که موفق به تولید یک سیستم عامل مدرن با نام NeXtSTEP شده بود، منجر به آن شد که اپل که شدیدا به دنبال یک چنین سیستم عاملی می‌گشت، دوباره به جابز رو کند و در سال ۱۹۹۶ جابز با عنوان مشاور رسمی مدیر عامل اپل وارد شرکت خود شد.

البته جابز در همین مقام ‌نماند و پس از چندی به عنوان مدیر عامل شرکت مشغول به کار شد. در سال ۱۹۹۸ رایانه iMac را معرفی کرد که انقلابی در فن‌آوری نام گرفت. چهارده سال پس از نخستین رایانه مکینتاش. تا سال ۲۰۰۱ جابز موفق شد، نمونه بزرگ و تکامل یافته سیستم عامل NeXTStep را با عنوان OS X ۱۰ روانه بازار کند؛ انقلابی در سیستم عامل.

در‌‌ همان سال جابز iPod را معرفی کرد که تا سال آینده یعنی ۲۰۰۲ نسخه سازگار آن با ویندوز نیز روانه بازار شد. در پی آن در سال ۲۰۰۳ iTune Store رونمایی شد که کار طاقت‌فرسایی برای جابز بود، زیرا باید همه تولید‌کنندگان موزیک در ایالات متحده را راضی به فروش آلبوم‌های خود با قیمت پایین در این فروشگاه می‌کرد.

اما آن سال، سال خوبی برای جابز نبود، زیرا متوجه شد ‌به سرطان لوزالمعده مبتلاست. با این حال از معالجه‌هایی که به وی پیشنهاد شد، سر باز زد. این موضوعی نبود که جابز را تسلیم کند و وی همچنان به خلاقیت‌های خود و جولان در عرصه فن‌آوری ادامه داد، تا آنکه در سال ۲۰۰۷ دومین معجزه خود را رونمایی کرد: iPhone. هوشمندی که خط سیر هوشمندهای پس از خود را برای همیشه تغییر داد.

Steve jobs 2

اما سرطان کبد، کار خود را با جسم جابز می‌کرد و در سال ۲۰۰۹ بعد از آنکه از همه مسئولیت‌هایش در اپل کنار گذاشته شد، اعلام کرد که رسما به یک مرخصی استعلاجی شش ماهه می‌رود. در همین سال، ‌عمل جراحی پیوند لوزالمعده کرد.

در سال ۲۰۱۰ و در حالی که به نظر می‌رسید، حال جابز بهتر شده، ‌وی اقدام به رونمایی از iPad کرد؛ تبلتی که از‌‌ همان سیستم عامل iPhone استفاده می‌نمود. در سال ۲۰۱۱ نیز علیرغم وضعیت جسمانی نامناسب خود شخصا برای رونمایی از iPad ۲ حاضر شد. این آخرین باری بود که جابز در ملأ عام حاضر شد و سخنرانی کرد.

در آگوست سال ۲۰۱۱ طی یادداشتی رسما از مدیریت عامل اپل استعفا داد و خود را بازنشسته کرد. وی خطاب به هیأت مدیره اپل گفت: همیشه گفته‌ام که اگر روزی فرا برسد که نتوانم به وظایف و مسئولیت‌هایم به عنوان مدیر عامل اپل عمل کنم، اولین کسی خواهم بود که این موضوع را به شما اطلاع می‌دهم. متأسفانه آن روز فرا رسیده است.

جابز استعفا داد و تیم کوک جای وی را در اپل گرفت. جابز در کمتر از دو ماه پس از بازنشستگی خود از شرکت اپل، در حالی که همه اعضای خانواده‌اش در کنارش بودند زندگی را وداع گفت تا دنیا فن‌آوری یکی از اسطوره‌های خستگی ناپذیر خود را از دست بدهد.

منبع : tabnak.ir

ارسال این مطلب به تلگرام

telegram

  • Dr.Mery

    سلام به کسانیکه دارن این کامنت رو میخونن..
    من یکی از هموطن هاتون هستم..نمیدونم کار دارین یا بیکارین..نمیدونم درس نخوندین یا دارین میخونین..نمیدونم برای کسی دارین کار میکنین یا صاحب کارید…ولی میخواستم یه چیزی رو بگم…
    کشور ما سالهاست دچار مشکلات اقتصادیه شدیدی شده..کاری ندارم که تقصیر کیه..دولت یا ملت..اینکه دنبال مقصر بگردیم فکر میکنید چیزی رو حل میکنه؟؟ ما ایرانیها عادت داریم وقتی به مشکلی بر میخوریم دنبال کسی میگردیم که این مشکلو بندازیم گردنش…بنظرم ما مردم ایران الان باید یه کاری انجام بدیم.
    از زمانهای دور ما عادت داشتیم برای خودمون یه مغازه کوچیک میزدیم و کارو کاسبی راه مینداختیم.یه چند نفرهم میرفتن شاگردیشو میکردن.اموراتشو میگذروند.
    دنیا عوض شده..ثانیه به ثانیه همه جا درحال پیشرفته..ولی ما خیلی تکونی نخوردیم چون شاید ظاهرمون مدرن شده!!ولی باور کنید افکارمون چندین و چند سال عقبه!!!یه عده میان تو این مرحله میگن تقصیر دینه.ولی اگه کمی مطالعه کنید چیزی که دین۱۴۰۰سال پیش بهمون گفته علم تازه داره به اون میرسه!
    میدونید فرق ما با کشورای پیشرفته چیه؟؟اینکه یه زمانی وقتی اوضاع اونا خراب بوده ،مملکتشون وضع اقتصادیه داغونی داشته،فقر زیاد شده بود،مردم قوانین رو زیر پا میذاشتن،بیکاری زیاد شده بود و هزاران مشکل دیگه اونا بجای غصه خوردن تصمیم گرفتند!
    تصمیم به اینکه حتی اگه کل دنیا هم جلومون بایسته ما تسلیم نمیشیم.باوجود تمام ناکامیها و شکست ها ما رویاهایی رو درسرمون میپرورونیم و تا پای جون پاش می ایستیم.
    ما بجای اینکه به درودیوار فحش بدیم باید کلمونو بکار بگیریم.باید کار آفرینی کنیم.خودمون باید ناامیدیهارو به امید تبدیل کنیم.دیگه منتظر دیگران موندن بسه!ما همش منتظر بقیه شدیم و به هیچ جا نرسیدیم.حالا باید از جامون بلند شیم و یه کشور اباد رو بسازیم.
    باید کاری رو حتی باسرمایه ی کم شروع کنیم. دیگه کار کردن برای دیگران بخاطر چندرغاز حقوق کافی نیست؟؟
    شما میتونید….من و همه ی ما….به ایده های شما احتیاج داریم دوستان…..نذارید کشورهای دیگه بیشتر از این ضعف مارو به رخمون بکشن و خارمون کنن…بذارید توی جهان ما هم حرفی برای گفتن داشته باشیم……..
    روزی افرادی از همه جای ایرا جونشونو گذاشتن کف دستشون و برای ازادی این کشور جنگیدن…حالا این ماییم که باید بجنگیم…جنگ هنوز تموم نشده!! اونا مارو تماشا میکنن…ما برای ازادی مردممون باید هنوز بجنگیم…نباید تسلیم شرایط شد….
    خواهش میکنم روی این حرفا فکر کنید ایرانیان عزیز….فرار از مشکلات چیزی رو حل نمیکنه..کار افرینی راه حله.
    شما عظیم تر از انی هستید که می اندیشید!
    یا حق….