چند وقت پیش،فرصت شد تا زمانی را>> ماریا شرایر>> بگذرانم که در دوره ای بانوی اول ایالت کالیفرنیا بود.تا جایی که بشود موفقیت را معنی کرد،اوهمه اش را بدست اورده بود. کتاب های اش شش بارعنوان پر فروش ترین کتاب را بدست آورده بودند ودردنیای خبرنگاری هم جایزه گرفته بود و حتی با یک ستاره سینما ازوداج کرده بود.
وقتی با او قرار مصاحبه گذاشتم ،ازاوقاتی که با این بانوی فوق العاده سپری می کردم، واقعا” لذت می بردم .هم سوالاتی از او می پرسیدم که اختصاصی برای او درنظرگرفته بودم.هم سوالاتی که در این سالها ازهمه ی آدم های پرسیده بودم که باآنها مصاحبه می کردم”>> یک چیزکه میتوانید موفقیت تان را به آن نسبت دهید ،چیست؟<<، >>مهمترین استراتژی موفقیت شما چیست؟<< و البته تعریف شما ازموفقیت چیست؟<<
>>تعریف شما از موفقیت چیست؟<< سوالی ست که صد بار از صد نفر پرسیدم . ولی جواب ماریا به این سوال معمولی ، زندگی یا حداقل دیدگاه ام را نسبت به زندگی عوض کرد.
حتما” می دانید که ماریا از خاندان کندی ست . دایی های اش جان ، جک ، باب و تد کندی بودند . پدرش ،گروهبان شرایور ،سپاه صلح،سپاه شغل وکلی طرح های توسعه ای دیگر را کلنگ زده بود. مادرش، یونیس، المپیک ویژه را راه انداخت از زمان تولد ماریابرای اوشرط گذاشتند و فشارآورند تامساله معنا داری را دنبال کند وتفاوتی حماسی را در دنیا بوجودآورد .گفتن ندارد که دوست داشتم بدانم موفقیت را چگونه معنا می کند و کاملا” انتظار جوابی داشتم مثل :>>نپرس کشورت برای ات چه کاری کرده… << ولی جوابی که گرفتم خیلی فرق می کرد. در واقع ،جواب اش در آن لحظه چنان شگفت زده ام کرد که می خواستم هرچه زودتر مصاحبه را تمام کنم و برو ببینم واقعا” چه گفت . از بورلی هیلز تا خانه ام درسن دیه گو که رانندگی می کردم غرق این موضوع بودم که :>> من خودم رااز ایده های موفقیت پدرم خلاص کردم . ولی خودم چه ایده ای دارم ؟<<
وقتی رسیدم خانه، روزنامه را برداشتم ،جای ساکتی،بیرون از خانه برای نشستن پیدا کردم وازخودم پرسیدم :>>تعریف تواز موفقیت چیست ؟<<
هیچ چیزی برای گفتن نداشتم تعریف موفقیت رابرای مجله نوشتم.بازفکرم رفت به ماریا .یادم می اید قبل ازجواب به سوالی که حالا بی جواب رهای ام کرده بود ، چه نفس عمیق و متفکرانه ای کشید.چشم ام را بستم ،هوا را کشی مدرون بدن ام و همان طور که بیرو اش می دادم ، کلماتی را هم که دنبال اش نبودم ، خارج شدند. ساعتی به نوشتن گذشت تا وقتی انگشتان ام ازفشاری که به خودکار می آوردم ، درد گرفت درنهایت وقتی دست از نوشتن کشیدم وآن چه را که روی کاغذ آورده بودم خواندم ، همه جا نوارنی شد و همه چیزرا شفاف می دیدم. چیزی که قبلا” باعث ناراحتی ام می شد،انگارمحو شد. درعوض این هاواضح وواضح ترشدند.هدف واقعی ام ، علاقه ی اصیل ام،ارزش های کلیدی ام وجهت زندگی که دوست داشتم.
می خواهید بدانید جواب ماریاچه بود.
وقتی معنی موفقیت را پرسیدم،جواب اش ، هم متعجب ام کرد ، هم روی گذاشت . گفت “>> من موفقیت رابااینها معنا می کردم:رسیدن به شغل گویندگی اخبار،پر فروش ترین نویسنده شدن،بااین که چه کسانی را میشناسم ،چه کاری می کنم وچی به دست می آورم>>
به من گفت >> موفقیت واقعا” برای من این بود که دختری عالی باشم برای مادرم و نسبت به پدرم مسوولیت پذیرباشم و ازاو مراقبت کنم . موفقیت برای من این است که برای فرزندان ام مادری کنم وپیش شان باشم . موفقیت برای من این است که همسرخوبی باشم. زنی باشم که میخواهم به عنوان >>یک دوست<< انتخاب اش کنم>>
ما کلی اززندگی مان را دنبال موفقیت می رویم،ولی مطمئن نیستم به اندازه ی کافی وقت گذاشته باشیم تااز خودمان بپرسیم موفقیت برای من یعنی چی؟
تاحالا این سوال را ازخودتان پرسیده اید. ؟
واقعا” جواب تان راآورده اید روی کاغذ؟
تا حالا معنی موفقیت را از نگاه خودتان نوشته اید؟ آماده باشیدشگفت زده شوید.
حدس می زنم جواب تان منفی است؟و شما تنها نیستید. متاسفانه اغلب ما حتی تاحالااین سوال را از خودمان نپرسیده ایم، چه برسد به این که جواب هم داده باشیم .یا اگر پرسیده باشیم ،نا غافل به بقیه اجازه داده ایم عوض ما جواب بدهند.شاید والدین ما موفقیت را در مدرکی ببینند که می گیریم با عنوان شغلی که روی کارت شغلی مان می نویسند . یا شاید رسانه ها موفقیت را برای مادر داشتن فلان ماشین،خانه کفش وساعت معنی کند. یادوست وآشنا آن را ازنظرجای که به تعطیلات می روید یا برتری نسبی بچه های تان.
دوست و آشنا رافراموش کنید. از خودتان بپرسید موفقیت برای من یعنی چی ؟چی، من راواقعا” خوشحال می کند ؟چی باعث لذت ام می شود ؟ کی بیشتر رضایت دارم ؟ چگونه بفهمم به موفقیت رسیده ام؟
موفقیت چه جوری ست ؟
این سوال را از عمق وجودتان جواب دهید وآن وقت می توانید واقعا”حقیقت یاهمان بیداری نسبت به انگیزه ، علاقه واهداف واقعی تان را کشف کنید.
فقط یک سال بعد از آن که دکترها تشخیص دادند استیو جابز سرطان پانکراس دارد ،مدت زمان زنده بودن اش راشش ماه تخمین زدند.جابز درشروع سخنرانی اش بین فارغ ا لتحصیل های دانشگاه استنفورد گفت:
<< وقت تان محدود است،پس باتقلیداز سبک زندگی آدمی دیگر ، هدرش ندهید. اسیر عقاید متعصبانه یعنی زندگی براساس طرز فکر شخصی دیگرنشوید. نگذارید صدای نظرات مردم ، مزاحم صدای دورنی ، قلب و درک تان شود. چون آن ها از قبل با خودشان به این جمع بندی رسیده اند که شما واقعا” می خواهید چه کسی شوید <<
نگذارید صدای نظرات مردم ،مزاحم
صدای درونی، قلب ودرک تان شود
دیوانگان ثروت ساز – دارن هاردی
