بیدار شوید و بدرخشید

20 فوریه 2016 بدون دیدگاه

رویه ی صبحگاهی من مثل آماده سازی قبل از ضربه های جک نیکلاس است و من را برای کل روز آماده می کند.چون هر صبح انجامش می دهم،در ذهنم حک شده است و لازم نیست درباره اش فکر کنم
آی فون من ساعت ۵ صبح زنگ می زند و من دکمه ی یادآوری را می زنم بعد می دانم که ۸دقیقه وقت دارم.چرا ۸دقیقه؟نمی دانم،از استیو جابز بپرسید؛او آی فون را اینطوری برنامه ریزی کرده.در طول آن ۸ دقیقه سه کار انجام می دهم.اول به تمام چیزهایی فکر می کنم که قدردانشان هستم.می دانم که باید ذهنم را برای فراوانی آماده کنم وقتی روزتان را با احساس سپاسگزاری برای چیزهایی که دارید شروع می کنید،نگه،رفتار و پاسخ جهان به شما خیلی متفاوت خواهد بود.دوم کاری را انجام می دهم که به نظر کمی عجیب می آید.هر روز به یک شخص ابراز محبت می کنم.تنها راه جلب عشق و محبت،دوست داشتن دیگران است.یکی از چیزهایی که من خیلی بیشتر می خواهم عشق و دوست داشتن است.من با فکر کردن به یک نفر به او عشق و محبت می دهم و بعد با تجسم تمام چیزهای خوبی که برایش آرزو کردم عشق و محبتم را بسویش می فرستم.بعضی ها به این کار دعا می گویند اما من به آن می گویم نامه های عاشقانه ذهنی.سوم درباره ی هدف شماره یک زندگیم فکر می کنم و سه کاری را انتخاب می کنم که همین امروز می توانم برای نزدیک شدن به آن انجام دهم.موقع نوشتن این مطلب هدف شماره یک من عمیق تر کردن عشق و صمیمیت در زندگی زناشوییم است
هر روز صبح سه کاری را برنامه ریزی می کنم که می توانم با انجامشان اطمینان پیدا کنم که همسرم احساس عشق،احترام و زیبایی می کند.وقتی از خواب بیدار می شوم،قهوه سازم را روشن می کنم و در حالی که قهوه دم می کشد،حدود ده دقیقه حرکات کششی می کنم حرکاتی که از برنامه ی دکتر اوز انتخاب کرده ام.فهمیدم تنها راهی که می توانم با آن حرکات کششی را در زندگیم بیشتر بگنجانم تبدیل شدن به یک رویه است.من مجبور بودم تا این کار را در جایی از برنامه ام بگنجانم و زمان دم کشیدن قهوه بهترین زمان ممکن بود
بعد از انجام حرکات کششی یک فنجان قهوه می ریزم و روی صندلی راحتی چرمیم می نشینم.بعد زنگ آی فونم را برای ۳۰ دقیقه ی بعد تنظیم می کنم و مطلبی مثبت و آموزشی می خوانم وقتی موبایلم زنگ زد مهمترین پروژه ام را برمیدارم و به مدت یک ساعت با تمرکز کامل و بدون حواس پرتی روی آن کار می کنم بعد ار آن هر صبح راس ساعت ۷ سراغ چیزی می روم که به آن ماموریت بازبینی می گویم.من یک مجموعه اهداف تکرار شونده در تقویم روزانه ام دارم که هر روز ۱۵ دقیقه را به تنظیم مجددشان اختصاص می دهم در این زمان است که سه هدف اصلی ۱ساله و ۵ ساله اهداف کلیدی آن فصل سال و اهداف اصلی هفتگی و ماهانه ام را بررسی می کنم.بعد در مهم ترین بخش آن ماموریت بازبینی سه مورد از مهم ترین و با ارزش ترین اولویت های آن روزم را مرور یا تنظیم می کنم،یعنی از خودم پرسم:«اگر امروز فقط همین سه کار را انجام دهم،کدام کارها هستند که بیشترین و بهترین نتایج را در نزدیک شدن من به اهداف بزرگم به وجود می آورند؟»فقط بعد از آن است که ای میلم را باز می کنم و مجموعه ای از وظایف و ماموریت ها را برای بقیه ی اعضای گروهم می فرستم تا در آن روز پیگیری کنند.بعد،سریع صندوق ای میلم را می بندم و بر می گردم سراغ مهم ترین و با ارزش ترین اولویت های آن روزم
بقیه ی روز می تواند میلیون ها شکل متفاوت داشته باشد،ولی تا زمانی که رویه ی صبحگاهیم را به دقت انجام دهم،بیشتر رفتارهای منظم کلیدیم انجام می شوند،یعنی نسبت به آن که هر روزم را بدون برنامه یا حتی بدتر از آن با مجموعه ای از عادت های بد شروع کنم،کاملا آماده می شوم تا کارهایم را در بالاترین سطح ممکن انجام دهم
اثر مرکب – دارن هاردی

ارسال این مطلب به تلگرام

telegram
برچسب ها :