همه مان میخواهیم عالی باشیم.همه مان میخواهیم موفق شویم، شاد باشیم و به عنوان شخصی شاخص در حوزه کاریمان دیده شویم.
میدونم تمام کلید های موفقیت را قبلا مطالعه کردید: برنامه ریزی،سخت تلاش کردن،پشتکار و …
اما امروز ما میخواهیم یکی از فاکتور های مهم دیگر را زیر میکروسکوپ ببریم؛
که حتی اهمیت آن به اندازه موفق شدن یا نشدن شماست: افرادی که شما را احاطه کردن.
چرا افراد موّفق دوستان بازنده شان را ترک میکنند
میخواهید عالی باشید؟
خودتان را با افراد عالی احاطه کنید
داشتن لیست “وصل یا قطع”
یکی دوستانم داستان مردی را بازگو میکرد که از هیچ چیز به همه چیز رسیده بود.
زندگی فلاکت بار این مرد که با حقوق های ماهیانه میچرخید برایش بسیار با ارزش بود، سپس تصمیم گرفت خودش را ازین باتلاق زندگیش که هر روز بیشتر درش فرو میرفت خودش را بیرون بکشد. این مرد اطرافیانش را ارزیابی کرد، سپس به یکی از دوستانش دقت کرد –کسی که نه باهوش تر از او بود نه با استعدادتر-که به ثروتی دست یافته بود.
سپس پیش این دوستش رفت و دلیل موفقیتش را پرسید؛
دوستش رک و پوست کنده رازش را به این مرد گفت “افراد موفق را کنارت نگه دار…“.
این مرد نصیحت دوستش را با تمام وجود پذیرفت.
سپس به سرعت دقت کرد که تمام دوستانش دیگرش از تلاش سخت بیزار بودند و هیچ تمایلی به پیشرفت شخصی نداشتند.
پس این مرد شروع به گشتن بدنبال دوستانی جدید بود، او همایش ها و سمینار های موفقیت زیادی رفت، ارتباطات زیادی برقرار کرد با افرادی که پیشرفت شخصی داشتند،افرادی که موفق شده بودند و افرادی که انگیزه بالایی داشتند.
بعد ازینکه این مرد تمام دوستانش را جایگزین کرد، یک لیست درست کرد.
لیستی ساده که دو ستون بیشتر نداشت.یک ستون برای افرادی که باعث میشدند زندگیش پیشرفت داشته باشد و ستون دوم برای افرادی که باعث پس رفتش میشدند.
اگر کسی میتوانست کیفیت زندگیش را بهبود دهد، تا حد ممکن وقت زیادی را در کنارش سپری میکرد.
اگر کسی مانع پیشرفتش میشد و نمیتوانست تاثیر مثبتی بر روی زندگیش بگذارد ، نباید بیش از ۱۵ دقیقه وقت برایش صرف کند.
پس از دنبال کردن لیست “قطع و وصل“-ش ،این مرد در کمتر از سه سال به یک میلیونر موفق و خودساخته تبدیل شد.
هیچ کس به تنهایی نمیتواند
شاید قانون ۱۵ دقیقه خیلی سخت گیرانه باشد، اما این قانون به صورت سمبلیک است.
شما میتوانید یک درس بسیار مهم از آن یاد بگیرید : اگر خودتان را با افراد مثبت احاطه کنید، کسانی که باعث پیشرفتتان شوند, دیگر هیچ چیز نمیتواند جلوی موفق شدن تان را بگیرد.
همیشه یک ایده آل از فرد “خود ساخته” در جامعه ما وجود دارد، مردی که قادر است تمام تلاشش را به موفقیت تبدیل کند. البته فراموش نکنیم، لازمه ی موفقیت یک تصمیم جدی و یک اراده قوی هم هست. به هر حال، موفقیت وابسته به قابلیت ارتباطمان با افرادی است که به آن دست یافتند.
روزی مردی بود به نام ارنست همینگوی.
اگر ارنست همینگوی را نمیشناسید، او یکی از بزرگترین نویسندگان در تاریخ آمریکا بود. حتی یک نویسنده بزرگ مانند همینگوی به تنهایی نمیتوانست موفق شود.او در یک انتشارات روزنامه ای کار میکرد که رییسش –نویسنده مشهور شِروود اَندرسون- کمکش کرد اولین رمانش را منتشر کند. سپس همینگوی با نویسندگانی همچون اِسکات فیتزجرالد ویرجینیا وولف و جیمز جویس نیز ارتباط برقرار کرد.
این اجتماع فوق العاده از نویسندگان کمک کرد تا تاثیری بر سبک و موفقیتش داشته باشند؛
انگیزه ای برای نوشتن هر روز و تبدیل شدن به یکی از بزرگترین نویسندگان دوره اش شد.
همینگوی نمونه بارز این حقیقت است که استعداد شما به تنهاییی برابر موفقیت نیست.
اگر افراد درستی در اطرافتان ندارید خیلی سخت است که برنامه موفقیتی دنبال کنید، ابزارتان را بروز کنید و پیشرفت کنید. ارتباطات شما -پنج نفر از نزدیکترین افرادتان- نحوه تفکرتان، رفتارتان و اهداف زندگیتان را مشخص خواهند کرد.
سه فرد ضروری
روزی یکی از مشاورانم نصیحتی کرد که هیچوقت فراموش نخواهم کرد “مهم نیست چند نفر در دایره ارتباطاتت داری، اگر میخواهی واقعا موفق شوی،باید این سه فرد ضروری را در تمام طول عمرت در زندگیت داشته باشی”
کسی که سن اش از تو بیشتر و موفق تر است تا ازش یاد بگیریکسی که هم سطح تو است تا ایده هایت را به اشتراک بگذاریکسی که پشت سرت قرار داد و راهنماییت میکند و انگیزه میدهد
در تاریخ چهره شاخصی که این موضوع را فهمیده بود و عملی کرده بود فیلسوف بزرگ یونان باستان ارسطو بود.
ارسطو دارای یکی از زیباترین ذهن های بشر بود که این جهان زیبا را آراست. اما فقط به دلیل این بود که پیوسته خودش را به چالش میکشید و همواره استعدادش را تصحیح میکرد. او ایده هایش را با دیگر فیلسوفان یونانی به اشتراک میگذاشت در “آکادمی“, از راهنمایش افلاطون یاد میگرفت و به پسر جوانی به نام اسکندر تعلیم میداد… کسی که بعد ها تبدیل به “اسکندر کبیر“ شد.
