با کارنیل همراه باشید تا بدانید آیا سرزمین خود را می شناسید،
ایا به این اعتماد به نفس رسیده اید که کجا دنیای شماست.
حاکم:
خب بعد از مجیک میخوایم درباره حاکم صحبت کنیم!
حاکم یعنی سوغات سفر یا دستاورد یا برکت سفر! مثلا شما تشرف پیدا کردین به سفر و حالا رفتید و یه سری دستاورد و سوغاتی دارین میارین!
اگه کسی سفر زندگیشو رفته باشه میتونه اینو داشته باشه!
حاکم کیه؟
حاکم سرزمین خودشو میشناسه و میفهمه که اره من این کارم! بنابراین میتونه توی اوج رقابت حضور پیدا کنه! چوم میدونه گم نمیشه! پس وقتی تو حاکمی میتونی مثلا بری توی بازار طلا فروشا و یه مغازه ده متری بگیری و کنار هزار تا مغازه طلافروشی با اعتماد به نفس کار کنی! و اصلا احساس نکنی که بین این همه مغازه من چطوری میتونم کار کنم؟! چون تو دقیق و قشنگ جای خودتو میشناسی!
این جاست که رقابت ها به رفاقت تبدیل میشه.این جا به ارامش و همکاری تبدیل میشه. دیگه این فکرایی که تو الان نون منو میخوری و حقمو میخوری و … وجود نداره!
و این خودش یه شکوفاییه خاص و منحصر به فرده که برای ادما اتفاق می افته! پادشاه سرزمین خودم هستم. دیگه تصمیماتم رو از ترس قضاوت دیگران نمیگیرم . اگه تصمیماتی میگیرم مسئولیتشو میپذیرم! دستاوردشو میپذیرم زیانشم میپذیرم!
فرافکنی نمیخوام بکنم برم به یکی فحش بدم یا دعوا کنم و … اقتدار دارم و مرزهای خودم رو روشن میکنم . زنی که بیش از حد به همسرش خدمات میده سرزمین نداره! و معمولا این زن ها از طرف همسرشون با این جمله طرد میشن : عزیزم تو خیلی خوبی ! من به درد تو نمیخورم! چون مرد با خودش میگه این چرا انقدر خوبه؟ چرا ول نمیکنه؟ من که کاری انجام ندادم براش! انگار که نا خوادآگاه, اون رو از این همه خوب بودن میترسونه! با خودش میگه چرا این هیچ وقت دافعه نداره!
دلیلش اینه که این زن اقتدار,جذابیتش رو تایید نکرده و به جذابیت نرسیده!
اگه ما سرزمین خودمون رو بشناسیم و درک کنیم دیگه بخشنده میشیم چون به اطمینان رسیدیم. چون به سرزمین ثروت افرینی رسیدیم. حاکم سرزمین شدیم!
اقتدار یه حاکم وقتی زیاده اون حاکم رفتاره نرمی داره و دقیقا وقتی یه حاکم یا پادشاه اقتدارش کم میشه خشن میشه!!
دیکتاتورها خشن میشن چون احساس محبوب القلوب بودن خودشون رو از دست میدن! برای همین زخمی میشن و سرزمین هاشون خشک میشه!
آیا این نوشته برای شما مفید بود؟ لطفا ما رو از نظرتون بهرهمند کنید.
