چه کسانی و در چه رابطه هایی , مستعد خیانت اند؟ برخورد درست بعد از خیانت چیست؟ چه کسانی خیانت می بینند؟؟
سلام دوستان عزیزم وقتتون به خیر.
امیدوارم که در زندگیتون همیشه جای خودتون رو خوب پیدا کنین و بدونین که فراز ها و فرود ها در زندگی طبیعیه!!
و کسی که در زندگی فراز و فرود نداشته باشه , به طور مدام در زندگیش در اضطراب بزرگی به سر میبره!!
موضوعی که میخوام در موردش صحبت کنم ; موضوع خیانته!!
خیانت در جامعه اخیرا خیلی زیاد رخ میده و آسیب های جدی برای خانواده ها و شراکت و اکثر رابطه ها و شخصیت ها داشته!!
حتی به رابطه ما با خدا هم آسیب وارد کرده!!
میخوام براتون این موضوع رو به طور وسیع بازش کنم و اینو بگم که در همه حوزه ها میخوایم این موضوع رو بررسی کنیم یعنی فقط درمورد خیانت بین زن و مرد بحث نمیکنیم.
وقتی درباره خیانت داریم حرف میزنیم , داریم درباره فرض های فرو ریخته بحث میکنیم.
فرض های فرو ریخته و انسان های جامانده!
من میام براساس یه ذهنیتی که دارم , یه فرضی رو برای خودم میسازم!
مثلا بعضیا میگن آدم اگه خودش خوب باشه همه رو خوب میبینه! و من دارم در نهادم, اینکه خوبی میبینم رو تعریف میکنم. و این خوبی رو به خدا نمیدم که برام تصمیم بگیره!! بلکه خودم دارم تصمیم میگیرم ولی به خدا میگم به تو توکل کردم!!
ولی واقعیت اینه که من اگه دارم اینکارو برای این آدما انجام میدم و این کار خیر رو انجام میدم , برای اینه که مثلا مریض نشم!! یا حداقل سرطان نگیرم دیگه! یا حداقل پولمو نخورن دیگه!!
پس من دارم خودم تعیین میکنم که من چه کار خوبی میکنم و خدا برای من چه کارهای خوبی خواهد کرد!
پس یه فرض دارم میذارم ولی در درونم یه پیمان پنهان می بندم!
و زمانی که این پیمان انجام نمیشه , من فکر میکنم به من خیانتی صورت گرفته!!
در صورتی که من به فرض ها و باورهایی که خودم برای خودم ساختم و از قدیم توی تصوراتم بوده باختم!! نه به اتفاقات رو به رویی!!
حالا فرض ها فراوونن!! برای سلامتیمون!
چون ورزش میکنم پس فلان بیماری رو نباید بگیرم!!
چون توی هوای آلوده نیستم, فلان بیماری ریوی رو نباید بگیرم.
همه این ها فرض هایی هستن که ما در حوزه های مختلفی مثل سلامت و موفقیت و … برای خودمون تعیین میکنیم.
حالا یه نگاهی به فرض های خودتون بکنید. ببینید که چه فرض هایی رو توی روانتون برای مسائل دارین؟؟
و یه بار مرور کنید , ببینید کجا به این فرض ها باختین ؟ و بعد یهو آسیب دیدین و احساس کردین که بهتون خیانت شده!!
یه مثالی براتون بزنم :
یه بچه ای روی پدر مادرش برای انجام دادنه یه کاری و یه خواسته ای روی فلان مقطع حساب کرده و زندگیش رو براساس این فرض چیده!!
بعد که پدر و مادرش این کارو براش نمیکنن , میگه شما به من خیانت کردین!!
یا
کسی ۴ سال با شما شریک بوده و بعد از یه مدت احساس کرده شراکتش با شما متناسب نیس!! و میگه دیگه با هم کار نکنیم و شما احساس میکنید که بهتون خیانت شده!!
پس ما با فرض هامون شکست میخوریم!!
ولی حالا که شکست خوردیم, مهم اینه که چه توافقی با خودمون میکنیم ؟!
آیا به این سمت میریم که بپذیریم , فرضامون نشده و بهمون خیانت شده و بالاخره طبیعیه در رابطه ها سقوط اتفاق بیفته و نوساناتی رخ بده!
و یا
به سمت بی گمانی و شکاکی میریم و میگیم من دیگه با کسی شریک نمیشم! من دیگه با کسی رابطه برقرار نمیکنم, من دیگه سهامی نمیخرم و سرمایه گذاری نمیکنم.
یعنی برای اینکه بتونی خودتو از خیانت نجات بدی, به سمت بدگمانی میری با یه سیستم دفاعیه سنگین!!
میری توی یه سرزمین غیر حاصل خیز و خشک!
و دیگه چون تعلق و ارتباطی نداری , خب پس خیانتم نمیبینی!!
ول خب زندگیتم از بین میره! تجربه ای هم نخواهی داشت.
اما من میخوام ۱۱ گام رو براتون بگم که بعد از خیانت چطوری میتونیم خودمون رو نجات بدیم؟؟
گام ۱) بعد از خیانت طبیعیه که فرو میریزیم , و در واقع یه سری چیزا بهم ریخته!! یه ضربه غافلگیر کننده بهمون زده شده که انتظارشو نداشتیم. احساس میکنیم همه چی فرو ریخته و نابود شده!! دوباره به زنجیره عقده هامون متصل میشیم!!
اما مواظب باشین که این فرو رفتن به یه تامل برسه!!
گام ۲) معمولا راحت تریم که تمام تقصیراتمون رو بندازیم گردنه اون آدمی که بهمون خیانت کرده و از رابطه و شراکت رفته بیرون!! این راحت تره ولی راه حل نیس!!
گام ۳) گام بعدی اینه که ما بلند میشیم میریم این طرفو اون طرف و دیو و دلبر راه میندازیم!
یعنی از خودمون یه دلبر میسازیم و از اون یه دیو!!
و شروع میکنیم برای بقیه تعریف کردن که من مهربون بودم. من همه این کارا رو براش کردم . من توو همه ی زندگیم بهش میرسیدم.من فلان کارو میکردم و ….چطور این کارو با من کرد؟!
باید نقش و جایگاهمون رو توی این اتفاق پیدا کنیم و این با یه سری سوالات ناخوشایند شروع میشه!
گام ۴) به نظر میاد که من کم کم دارم یه سوالات اساسی درون خودم میبینم.
ببین آیا بخشی از این مهربانی های افراطیه تو برای احساس نا امنی ات نبوده؟؟
برای احساس بی ارزشی نبوده؟؟ برای این نبوده که ترس از دست دادن داشتی؟؟ برای احساس تنهاییت نبوده؟؟
در جواب این سوالات ما باید :
بشینیم و درست بهشون فکر کنیم و عمیقا بهشون بپردازیم.
که حتی کسی که خیانت کرده هم میتونه این سوالات رو از خودش بپرسه که دقیقا دارم دنبال چی میگردم؟؟ آیا در رابطه جدیدی هم که میخوام برم ,قراره یه خاکستر تازه ای برپا کنم؟؟
آیا من بی ارزشی هایی دارم که ریشه قدیمی داشته باشه؟؟ و الان دارم از مردم یا زنم بهانه جویی میکنم؟؟
دوستان , ما خودمون هستیم که به دلیل نا امنی ها , بی ارزشی ها و آسیب دیدگی ها , رابطمونو خراب میکنیم!
و خودمون رو لایق یه رابطه خوب نمیدونیم!!
و بلد نیستیم یه رابطه خوب و پایدار بسازیم.
گام ۵) این طبیعی هست که توی این وضعیت , ما یه احساس تاسفی برای خودمون میخوریم و یه جایی احساس میکنیم که من لایق این قضیه نبودم!! باشه قبول!
ولی این تاسف خوردنا رو فریز نکنیم. و تووی حس گناه و بدبختی و فلاکت و این که خدا شما رو به این روز انداخته, نیفتیم!!
گام ۶) ایجاد بدبینی به کل جهان, برامون پیش میاد! شما کلا ضعیف میشین و اگر خودتونو اصلاح نکنید و روی خودشناسی کار نکنید و ریشه های مسائلتونو پیدا نکنین ,به مشکل برمی خورین!!
شاید شما دو سال , هیچ رابطه ای رو تجربه نکنید ولی یادتون باشه این ذهن ناپخته و معیوب , دوباره رابطه ای رو ایجاد میکنه که این بار شخصی دیگری هست ولی دقیقا از همون دریچه به شما خیانت خواهد کرد!!
چون شما نرفتین بررسی کنید که کدوم دریچه مشکل داره که متجاوز بهش نفوذ کرده؟؟!
با خود شناسی عقده ها و بی ارزشی ها تونو پیدا کنین و اصلاح کنین.
گام ۷) اکثرا, فردی که بهش خیانت شده همه درو پنجره رو میبنده و با هیچ کسی ارتباطی نداره! میگه هیچ عشقی و هیچ تعلقی به من ورود پیدا نکنه! هیچ شراکتی!!
چون بچه ام با من بد کرد پس هیچ بچه ای رو آدم حساب نمیکنم!!
ولی این جواب ماجرا نیس!! باید دوباره به زندگی برگردین!!
گام ۸) باید تصور پیش رفتن داشته باشیم و بخواهیم که پیش بریم ! اینو بپذیریم که اگه این اتفاق افتاد و این خیانت شد, نباید منتظرش باشیم که برگرده!! یا بخوره توی سرش!!
باید راه بیفتی و اسیر این نشی که زندگیه اون آدمو دنبال کنی!!
حالا الان باهم رفتن سفر! حالا الان خونه جدید گرفتن! الان بچه دارن!!
بابا جان , زندگیه خودتو نجات بده!
داری فریز میشی!
شروع کن حرکت کن . توانایی ها و ضعف هاتو بشناس و اصلاح کن.
و بدون که
تو یه قهرمانی و یه اتفاقی افتاده و قهرمان سقوط کرده! ولی باز میتونی احیا بشی و برگردی!
گام ۹) عبور از تفکر قربانی شدن !
یه بار دیگه این قربانی بودنه رو از زندگیت پاکش کن و نرو توی گذشته!
مثلا چون پدرم این طوری بود, چون پول نبود, چون خوشگلی نبود و … قربانی شدی!! نیفتی توی این فضا ها!! بیفتی دیگه بلعیده میشی و میری توی چاه فلاکت!!
گام ۱۰) پرداختن به سوالات اساسی و شفابخش!
یعنی چی؟؟
من توی رابطم از اون توقع داشتم چه مسئولیت هایی رو به عهده بگیره؟؟
خود من چه کنترل ها و آسیب هایی و چه فشار های روانی رو به اون آدم وارد کردم که فراریش دادم؟؟
خود من کجاها احساس بی ارزشی میکردم؟ و هر محبتی هم که بهم میکرد رو جدی نمیگرفتم؟؟
چه مسئولیت هایی رو میخواستم در زندگی به عهده نگیرم و بندازم گردنه اون آدم؟؟
و بخوام اون آدم رو به این دلیل بیارم توی زندگیم؟؟
این آدم با همه بد بودنش چی رو به من یاد داد؟؟ چی رو به من فهموند؟؟
همه اینا زمان میبره!!
وقتی از سیاهی و تلخی رها شدیم , میتونیم به این سوالات جواب بدیم!
اگر پرسشی و علامتی ازین که این رابطه خوب کار نمیکنه دیده بودی ولی بهش نپرداختی و چشمات رو بستی , به جای این که بذاری جلوت و دربارش حرف بزنی و حلش کنی و بفهمیش, نادیده گرفتیش!! اینم نتیجه و هزینش!!
باید بفهمی با چه خامی وارد این رابطه شدی؟؟
آیا به خاطر پول بوده؟؟ یا نیاز ها وعقده های دیگه؟؟ و حالا چی شد که از رابطه اخراج شدی؟؟
گام ۱۱) باید برای آیندم تصمیم بگیرم! میخوام برای آینده چیکار کنم؟ آیا میخوام یه زندگیه متفاوت بسازم؟
اینو بدونید که با شخصیت قبلی و تفکرات قبلی و با مکانیزم های روانی قبلی, شما مطلقا نمیتونید موفق بشین!!
اگر تونستید تغییر ایجاد کنین میتونید منتظر ایجاد تغییر تو زندگیتون باشین!!
وگرنه دقیقا همین رابطه رو انتخاب میکنی !!
و تنها فرقش اینه که این آدم بلنده, کوتاهه, چاقه, لاغره, خوشگله, پولداره, تحصیل کردست و …
بعد از دوماه همون اتقاقا می افته تو میبینی که سر جای قبلیتی!!
با همون اتفاقات!
پس بررسی کن ببین عقده های درونی ات و سایه هات, چطوری آدم های خائن رو به رابطه دعوت میکنن؟؟
یونگ یه جمله قشنگ میگه:
خامی ,به زندگی خیانت دعوت میکنه تا شاید خام ما به وسیله آن پخته شود!! شاید!! ولی اینو بدونید که رشد و پخته شدن عملی ارادیه!!
خوشحال میشیم نظراتتونو بدونیم!
با کارنیل همراه باشید تابدانید چه کسانی و چه رابطه هایی مستعد خیانت اند.