چرا ازت دور شدم؟ طلاق عاطفی

23 ژوئن 2017 بدون دیدگاه

روانشناس ، کمکت میکنم تا خودت را دوست داشته باشی، اون وقت توانایی هاو استعدادهایت را بهت نشان میدهم

به نام آفریدگار من و تو

سلام،خوبی؟چه خبر ؟هیچی…

زن غذا را  اماده میکند با شو ق و ذوق میرود به استقبال همسر ولی برخورد سرد همسر انگاری اب سرد رویش میریزند،زن دوباره میرود تو لاک خودش و کارهای خانه که تمام شد میشیند سرگوشیش و پناه میبرد به دنیای بی سر و ته مجازی،دوستان تلگرامی و گروه هایی که انگاری همه عاشق های شکست خورده هستند و مدام متن و شعرهای عاشقانه تلخ به خورد هم میدهند،زن هم کم کم از  بی اعتنایی همسرش ،حس تنهایی میکند و شروع میکند به پست گذاشتن و کم کم در این گروه ها شناخته میشود و بعد باب آشنایی های مجازی شروع میشود اول از دردل کردن شروع میشود ،دوست مجازی مذکر از شکست عشقی خودش میگوید و زن داستان ما هم از بی اعتنایی همسرش . کم کم زن راهی جز آغوش همسرش برای آرام شدن پیدا میکند،جایی که هیچ انتقادی نیست همه چیز تحسین برانگیز است خوب طبیعی هم است ،اصلا جذابیت رابطه های خاج از ازدواج هم به خاطر همین است که طرفین فقط همدیگر را تحسین میکنند و هیچ انتقادی از هم نیست چون با هم زیر یک سقف زندگی نمیکنند وفقط در یک دنیای مجازی بی عیب و نقص کنار هم هستند ،زن دوست دارد حرف بزند دوست دارد شنیده بشود ،زن نیازمند حمایت عاطفی و تحسین و تمجید همسر هست ولی  وقتی در فضای خانه این امکان  برایش نیست رو به دوستی های در ابتدا بی ضرر خارج از عرف میاورد ولی مشکل اینجاست که زنها کم کم بعد از حرف زدن دلبستگی پیدا میکنند کم کم اون آدم براشون یک رنگ دیگه ایی میگیرد و کم کم راه به خیالات شبانه شان پیدا میکند و بعد اتفاق میافتد آنچه که نباید رخ میداد و داستان دور شدن از همسر و خیانت و طلاق عاطفی و ….شروع میشود،حالا زن جای دیگری برای ارامش خودش و رسیدگی به نیازهایش پیدا کرده است و دیگه دل به زندگی خودش و درست کردن رابطه سردش با همسرش را نمیدهد و این تلخی و سردی روز به روز بیشتر میشود

 

مرد خسته از سرکار میاید و زن را میبیند که به استقبالش آمده است ،خوشحال است ولی تا زن میخواهد ببیند که روزش چگونه بوده است تو دلش میگوید ای بابا چرا نمیفهمد خسته ام کمی بزارد استراحت کنم و بعد براش میگم ،از روی خستگی با بی حوصلگی جواب سربالایی میدهد ولی وقتی شامش را خورد و یک ساعتی استراحت کرد نگاه به همسرش میکند که سرش در گوشیش است و دیگه محلی به مرد نمیدهد،مرد دلش میگیرد شاید هم تلاشی برای مکالمه بکند ولی زن توجهی بهش ندارد،مرد هم گوشی خودش را برمیدارد و کم کم در این دنیای مجازی کسی را پیدا میکند که به نیازهای روحی روانی اش رسیدگی کند برایش ناز و دلبری کند ،درکش کند و قربان صدقه اش برود،پشت چت زن غرغرویی نیست که بگوید چرا دیر کردی،کجا بودی و…..مرد هم دیگه نیازی به نزدیکی و صمیمیت با همسرش را ندارد یک جای دیگه یکی دیگه هست بدون نق و غر بهش توجه و محبت میکند و حضور اون دوست مجازی هم در زندگی مرد روز به روز پر رنگ تر میشود.یک چیز جالب در مورد مردها این است که اکثر خیانت های زناشویی در مردان به خاطر نیازهای عاطفی است نه نیازهای جنسی، دقیقا مثل زنها.  مردهای متاهل ته دلشان معمولا هیچ زنی را به زیبایی همسر خود نمیبینند ولی دنبال محبت و دوست داشتن هستند که تن به خیانت میدهند اینجا داستان زن و مرد متاهل و نیازشان و علت تن دادن به خیانت یکسان میشود

 

حالا اگه مرد میامد خونه و زن متوجه خستگی مرد میشد و بعد از یک ساعت از شام با چایی یا میوه خورد شده میرفت کنار همسرش و سر صحبت را باز میکرد یا مرد وقتی میدید سر زن به گوشیش گرم است ،آرام مینشست کنارش و زنش را نوازش میکرد و میگفت معذرت میخوام کمی خسته بودم بداخلاقی کردم،حالا برات میگم امروز چی شد تو هم بگو چی کار کردی،راهی برای ورود غیر به این زندگی بود؟

محبت و دوست داشتن مهمترین نیاز هر انسانی است ،اصلا ما در علم روانشناسی اختلالی داریم تحت عنوان کوتولگی عاطفی در این سندرم کودک از نظر فیزیکی و جسمی تامین است ولی از نظر عاطفی نه، برای همین به رشد کافی جسمانی نمیرسد،تمام اختلال های روانی در بزرگسالی یکجورایی از عدم محبت و توجه کافی و یا درست والدین بوده است.

اینها را گفتم تا بدانید که عشق و محبت و عاطفه مهم ترین نیاز یک انسان است که اگر مناسب تامین شوداین انسان یک شخصیت سالم و موفق دارا است.بعد از دوران کودکی و در بزرگسالی این حمایت عاطفی مناسب باید توسط یک عشق  مناسب تامین شود ولی اگه به هر دلیلی اختلالی در این رابطه به وجود بیاید ذات انسان برای رفع این نیاز، دست به دامن راه های خطرناکی میشود که خیلی هم آسیب زا هستند چون شخصیت هایی که پشت این خیانت ها قرار میگرند و دوست زن یا مرد میشوند خودشان به شدت از لحاظ روانی مشکل دار هستند که تن به وارد شدن به یک رابطه زناشویی داده اند و حاضر شده اند که بین یک زن و شوهر قرار بگیرند اینان آدم های به شدت نا مطمینی هستند که خودشان نیاز به رسیدگی کامل دارند و حتما پشت این رابطه به ظاهر قشنگ دنیایی از نیازهای برطرف نشده و بحران های روحی و روانی دیده میشود و در واقع در رابطه های خارج از زناشویی ۲تا ادم به شدت تشنه از لحاظ عاطفی همدیگر را پیدا میکنند و هرکدوم فکر میکنند که طرف مقابل میتواند اون را سیراب کند غافل از اینکه طرف مقابلش از خودش بدتر است برای همین هست که به  ندرت اگه این رابطه ها به ازدواج ختم بشود ،ازدواج موفقی از آب در نمیایند.برای همینه که ورود به رابطه های خارج از ازدواج برای هر کدام از زوجین در دراز مدت آسیب های وحشتناکی بهمراه دارد.

اگه همسر شما بیماری جسمی و یا روحی خاصی ندارد فقط با کمی یاد کرفتن های مهارت های حل مساله و کمک گرفتن از مشاور و کلاس های مخصوص میتوانید همه چیزی که میخواهید در بستر امن زناشویی خود به دست آورید ،همیشه در بدترین شرایط یادت باشد که همسرت بین این همه آدم تو را انتخاب کرد که باهات باشد پس برای این انتخاب با ارزش اهمیت قایل شو و برای زندگی و شادی ایی که حقت است تلاش کن،یادت باشه هر وقت کسی را دوست نداشتی این تو هستی که از دوست داشتن طرف مقابلت دست کشیدی و گرنه همیشه یک راهی برای به دست آوردن دل همسرت هست. اینو بهت قول بدهم فقط باید کمی روش وقت بزاری و راهش را پیدا کنی بالاخره یک روزی از هم خوشتان میامده که با هم سر سفره عقد نشسته اید.

نازیلا دیانوش(کارشناس ارشد روانشناسی بالینی و مربی انگیزشی)

در حال بارگذاری ...
00:00/00:00
ارسال این مطلب به تلگرام

telegram
برچسب ها :