چگونگی تعیین اهداف

19 مارس 2017 بدون دیدگاه

مترجم و نویسنده مقالات آموزشی کارنیل

تعیین اهداف چیزی است که ما در زندگیمان خیلی آن را می‌شنویم، اما دریافته ­ام که تعداد کمی از مردم زمان صرف می‌کنند و چیزهایی که می­خواهند را به طور واضح و دقیق مشخص می‌کنند. نظرتان راجع به تعیین اهدافی واقع بینانه برای زندگی بهتر چیست؟ در زیر خلاصه ای از اهمیت تعیین اهداف آورده شده است و سوالاتی که برای تمرکز روی زندگیتان باید آنها را از خود بپرسید.

اصول اولیه هدف

جان نورکراس محققی است که سالهای بسیاری را صرف مطالعه در مورد اهداف و تغییر در زندگی کرده است و هدف را “تصویر روحی از نتیحه‌ی مطلوبی که شخص به آن متعهد شده است” تعریف می­کند. به بیان معمول،

۱) هدف شناسایی چیزی است که آن را می­خواهید

۲) مایلید که با انجام برخی کارها آن را به دست آورید.

این تعریف با “ارزش”  متفاوت است چون ارزش چیزی‌ست که ما آن را مهم تلقی کنیم اما مسیر خاصی ندارد که ما برای رسیدن به آن متعهد شویم. مثلا شما می­توانید سالم بودن را “ارزش” تلقی کنید و انتخاب کنید که برخی کارها که در این راستا هستند را انجام دهید اما “هدفی” مرتبط با سلامتی “از دست دادن ۱۰ پوند تا ۳۱ ام دسامبر” خواهد بود.

روانشناسان از آغاز این حرفه در مورد اهداف، به وجد آمده بودند. تحقیقات نشان می­دهد که در واقع تعیین یک هدف واضح ما را برای به دست آوردن چیزهایی که می­خواهیم بیشتر ترغیب می‌کند. مخصوصا وقتی می­خواهیم تغییری ایجاد کنیم این مسئله مهم است. خبر خوب این است که تعیین یک هدف و تلاش برای رسیدن به آن، حتی اگر به آن نرسید، باعث شادتر شدنتان خواهد شد.

تعیین اهداف

تحقیقات نشان می­دهد که اغلب مردم اهدافی برای بهبود و توسعه شخصی‌شان (تغییر دادن عادتهای بد، سالمتر بودن و …)، بهبود ارتباطات و به دست آوردن چیزهای بهتر در زندگی تعیین می­کنند. در ادامه‌ی این مقاله، شما را به پاسخ دادن سوالات زیر برای تعیین اهداف تان تشویق می­کنم.

قبل از اینکه ادامه دهیم، چند لحظه صبر کنید و عمیقا در مورد زندگیتان فکر کنید. دوست دارید چه چیزهایی را تجربه کنید و به آنها برسید؟ از چه راه­هایی می­خواهید سلامتی روحی و جسمی خودتان را بهبود دهید؟ چه عادت­های بدی دارید که می­خواهید آنها را تغییر دهید؟ چه الگوهای ارتباطی را می­خواهید بهبود دهید؟ چه مهارتهایی را می‌خواهید یاد بگیرید؟ در مورد تغییرِ چه چیزهایی فکر کرده­اید؟

وقتی پاسخ این سوالها را یافتید، پاسخی که به شما بیشترین انگیزه را می­دهد یا تا رسیدن به آن فاصله‌ی چندانی ندارید یا اینکه واقعا نیاز است که به آن برسید را برگزینید. از سوالات زیر برای تعیینِ بهتر آنچه که در ذهنتان است استفاده کنید. بهتر است برای ادامه‌ی این مقاله قلم و کاغذتان را حاضر کنید.

  1. ابتدا، چیزی را که به ذهنتان می­آید بنویسید. در این لحظه در مورد نحوه‌ی نگارش آن نگران نباشید فقط هرآنچه که به ذهنتان می­ آید را بنویسید.
  2. اکنون برای این مرحله، اطمینان حاصل کنید که چیزهایی که در مرحله پیش نوشتید واقع‌بینانه، قابل دستیابی و در مورد خودتان می­باشد. اگر این گونه نیست آنها را بازنویسی کنید تا این گونه شود.
  3. اکنون عبارتی که نوشتید را به صورت مثبت بنویسید. به این معنی که به جای اینکه بگویید چیزی را کمتر می‌خواهید یا سعی دارید چیزی را از زندگیتان حذف کنید بگویید که چیزی را بیشتر می‌خواهید یا در حال تلاش به سمت آن هستید. برای مثال به جای اینکه بنویسید می‌خواهم اضطرابم کمتر شود می­توانید بگویید که آرامش بیشتری می­خواهم. به جای توشتنِ تماشای کمتر تلویزیون می­توانید بگویید وقت بیشتری برای بیرون رفتن صرف می‌کنم.
  4. سپس، درباره اینکه چگونه می­توانید مطلب بالا را به واضح‌ترین شکل ممکن بیان کنید، فکر کنید. دقیق همه چیز را با جزئیات بیان کنید و از کلیات یا چیزهایی که تعریف دقیقشان مشکل است، اجتناب کنید. برای مثال، عموم مردم می‌خواهند شادتر یا یک فرد بهتر شوند ولی اینها چیزهای کلی هستند که تعریف دقیقشان مشکل است. اگر چیزهای کلی مانند اینها نوشته‌اید، سعی کنید آن را جزئی سازی کنید. (عبارتی که در اینجا می­نویسید هدف رسمی شما است)

 

 

طرح و برنامه‌ریزی برای اقدام

برای این بخش، برای هدفتان یک طرح و برنامه‌ریزی عملیِ دقیق و با جزئیات ایجاد می‌کنید. اساسا پاسخ به این پرسش­ها به شما در مورد کارهایی که در حال حاضر در راستای این هدف  انجام داده­اید و کارهایی که در مراحل بعدی باید انجام دهید، اطلاعات بیشتری می­دهد.

  1. در این مرحله، درباره اینکه چگونه می­توانید پیشرفتتان به سمت هدف را اندازه بگیرید فکر کنید. آیا برای این کار به صفحه گسترده (اکسل)، دفتر وقایع روزانه یا چیز دیگری برای پیگیری آن نیاز دارید؟ تا حد امکان با جزئیات بنویسید.
  2. چارچوب زمانی برای دستیابی به این هدف برای شما چیست؟ برای چیزهایی که باید زود اتفاق بیفتند یا بیشتر در دسترس هستند، بیشتر از ۹۰ روز را پیشنهاد نمی­کنم. برای اهداف بزرگتر می­توانید در طی چند سال طرح بریزید، اما باید تعدادی هدف کوچکتر و کوتاه‌مدت در طول راه رسیدن به آن تعیین کنید.
  3. نگاهی به عبارت هدفتان در بالا بیاندازید (نکته ۴) و کارهایی را که در حال حاضر انجام می­دهید یا چیزهایی که به دست آورده‌اید را لیست کنید تا به شما برای رسیدن به هدفتان کمک کند. کامل و با جزئیات بنویسید از آنجایی که این لیست میزان پیشرفت‌تان و کارهایی که باید به انجام دادنشان ادامه دهید را نشان می‌دهد.
  4. مراحل منطقی بعدی که برای به دست آوردن هدفتان باید انجامشان دهید چه مراحلی هستند؟ اگر این مراحل بزرگ هستند باید آنها را به مراحل کوچکتر بشکنید.
  5. بر اساس چارچوب زمانی برای هدف کلی‌تان، زمانِ دقیق برای رسیدن به هر کدام از اهداف کوتاه مدت‌تان چقدر است؟
  6. اگر اهدافی وجود دارند که رسیدن به آنها بسیار دور به نظر می­رسد، چه کاری باید برای ارتقاء، یادگیری یا آماده سازی برای توانایی رفتن به مراحل بعدی انجام دهید؟
  7. چه کاری می­توانید امروز انجام دهید که بخشی از مراحلی هستند که در بالا نوشتید؟
  8. چه افراد و چه چیزهایی حامیان شما هستند که در این راه به شما کمک خواهند کرد؟

پیگیری

اکنون که شما یک هدف واضح و یک طرح و برنامه برای اقدام در جهت آن دارید، می­خواهم شما را برای شروع این فرآیند تشویق کنم. مشاوره می­تواند یک موقعیت کمک­کننده برای ایجاد تغییرات و رفتن به سمت اهداف باشد و در میان گذاشتن این موارد با متخصص و روانشناس‌تان می­تواند باعث شود که در همین مسیر بمانید. مشاوره هم­چنین می­تواند کمک­کننده باشد اگر برای پاسخ دادن به برخی از سوالات بالا کشمکش زیادی داشته‌اید.

 

ارسال این مطلب به تلگرام

telegram
برچسب ها :