تعیین اهداف چیزی است که ما در زندگیمان خیلی آن را میشنویم، اما دریافته ام که تعداد کمی از مردم زمان صرف میکنند و چیزهایی که میخواهند را به طور واضح و دقیق مشخص میکنند. نظرتان راجع به تعیین اهدافی واقع بینانه برای زندگی بهتر چیست؟ در زیر خلاصه ای از اهمیت تعیین اهداف آورده شده است و سوالاتی که برای تمرکز روی زندگیتان باید آنها را از خود بپرسید.
اصول اولیه هدف
جان نورکراس محققی است که سالهای بسیاری را صرف مطالعه در مورد اهداف و تغییر در زندگی کرده است و هدف را “تصویر روحی از نتیحهی مطلوبی که شخص به آن متعهد شده است” تعریف میکند. به بیان معمول،
۱) هدف شناسایی چیزی است که آن را میخواهید
۲) مایلید که با انجام برخی کارها آن را به دست آورید.
این تعریف با “ارزش” متفاوت است چون ارزش چیزیست که ما آن را مهم تلقی کنیم اما مسیر خاصی ندارد که ما برای رسیدن به آن متعهد شویم. مثلا شما میتوانید سالم بودن را “ارزش” تلقی کنید و انتخاب کنید که برخی کارها که در این راستا هستند را انجام دهید اما “هدفی” مرتبط با سلامتی “از دست دادن ۱۰ پوند تا ۳۱ ام دسامبر” خواهد بود.
روانشناسان از آغاز این حرفه در مورد اهداف، به وجد آمده بودند. تحقیقات نشان میدهد که در واقع تعیین یک هدف واضح ما را برای به دست آوردن چیزهایی که میخواهیم بیشتر ترغیب میکند. مخصوصا وقتی میخواهیم تغییری ایجاد کنیم این مسئله مهم است. خبر خوب این است که تعیین یک هدف و تلاش برای رسیدن به آن، حتی اگر به آن نرسید، باعث شادتر شدنتان خواهد شد.
تعیین اهداف
تحقیقات نشان میدهد که اغلب مردم اهدافی برای بهبود و توسعه شخصیشان (تغییر دادن عادتهای بد، سالمتر بودن و …)، بهبود ارتباطات و به دست آوردن چیزهای بهتر در زندگی تعیین میکنند. در ادامهی این مقاله، شما را به پاسخ دادن سوالات زیر برای تعیین اهداف تان تشویق میکنم.
قبل از اینکه ادامه دهیم، چند لحظه صبر کنید و عمیقا در مورد زندگیتان فکر کنید. دوست دارید چه چیزهایی را تجربه کنید و به آنها برسید؟ از چه راههایی میخواهید سلامتی روحی و جسمی خودتان را بهبود دهید؟ چه عادتهای بدی دارید که میخواهید آنها را تغییر دهید؟ چه الگوهای ارتباطی را میخواهید بهبود دهید؟ چه مهارتهایی را میخواهید یاد بگیرید؟ در مورد تغییرِ چه چیزهایی فکر کردهاید؟
وقتی پاسخ این سوالها را یافتید، پاسخی که به شما بیشترین انگیزه را میدهد یا تا رسیدن به آن فاصلهی چندانی ندارید یا اینکه واقعا نیاز است که به آن برسید را برگزینید. از سوالات زیر برای تعیینِ بهتر آنچه که در ذهنتان است استفاده کنید. بهتر است برای ادامهی این مقاله قلم و کاغذتان را حاضر کنید.
- ابتدا، چیزی را که به ذهنتان میآید بنویسید. در این لحظه در مورد نحوهی نگارش آن نگران نباشید فقط هرآنچه که به ذهنتان می آید را بنویسید.
- اکنون برای این مرحله، اطمینان حاصل کنید که چیزهایی که در مرحله پیش نوشتید واقعبینانه، قابل دستیابی و در مورد خودتان میباشد. اگر این گونه نیست آنها را بازنویسی کنید تا این گونه شود.
- اکنون عبارتی که نوشتید را به صورت مثبت بنویسید. به این معنی که به جای اینکه بگویید چیزی را کمتر میخواهید یا سعی دارید چیزی را از زندگیتان حذف کنید بگویید که چیزی را بیشتر میخواهید یا در حال تلاش به سمت آن هستید. برای مثال به جای اینکه بنویسید میخواهم اضطرابم کمتر شود میتوانید بگویید که آرامش بیشتری میخواهم. به جای توشتنِ تماشای کمتر تلویزیون میتوانید بگویید وقت بیشتری برای بیرون رفتن صرف میکنم.
- سپس، درباره اینکه چگونه میتوانید مطلب بالا را به واضحترین شکل ممکن بیان کنید، فکر کنید. دقیق همه چیز را با جزئیات بیان کنید و از کلیات یا چیزهایی که تعریف دقیقشان مشکل است، اجتناب کنید. برای مثال، عموم مردم میخواهند شادتر یا یک فرد بهتر شوند ولی اینها چیزهای کلی هستند که تعریف دقیقشان مشکل است. اگر چیزهای کلی مانند اینها نوشتهاید، سعی کنید آن را جزئی سازی کنید. (عبارتی که در اینجا مینویسید هدف رسمی شما است)
طرح و برنامهریزی برای اقدام
برای این بخش، برای هدفتان یک طرح و برنامهریزی عملیِ دقیق و با جزئیات ایجاد میکنید. اساسا پاسخ به این پرسشها به شما در مورد کارهایی که در حال حاضر در راستای این هدف انجام دادهاید و کارهایی که در مراحل بعدی باید انجام دهید، اطلاعات بیشتری میدهد.
- در این مرحله، درباره اینکه چگونه میتوانید پیشرفتتان به سمت هدف را اندازه بگیرید فکر کنید. آیا برای این کار به صفحه گسترده (اکسل)، دفتر وقایع روزانه یا چیز دیگری برای پیگیری آن نیاز دارید؟ تا حد امکان با جزئیات بنویسید.
- چارچوب زمانی برای دستیابی به این هدف برای شما چیست؟ برای چیزهایی که باید زود اتفاق بیفتند یا بیشتر در دسترس هستند، بیشتر از ۹۰ روز را پیشنهاد نمیکنم. برای اهداف بزرگتر میتوانید در طی چند سال طرح بریزید، اما باید تعدادی هدف کوچکتر و کوتاهمدت در طول راه رسیدن به آن تعیین کنید.
- نگاهی به عبارت هدفتان در بالا بیاندازید (نکته ۴) و کارهایی را که در حال حاضر انجام میدهید یا چیزهایی که به دست آوردهاید را لیست کنید تا به شما برای رسیدن به هدفتان کمک کند. کامل و با جزئیات بنویسید از آنجایی که این لیست میزان پیشرفتتان و کارهایی که باید به انجام دادنشان ادامه دهید را نشان میدهد.
- مراحل منطقی بعدی که برای به دست آوردن هدفتان باید انجامشان دهید چه مراحلی هستند؟ اگر این مراحل بزرگ هستند باید آنها را به مراحل کوچکتر بشکنید.
- بر اساس چارچوب زمانی برای هدف کلیتان، زمانِ دقیق برای رسیدن به هر کدام از اهداف کوتاه مدتتان چقدر است؟
- اگر اهدافی وجود دارند که رسیدن به آنها بسیار دور به نظر میرسد، چه کاری باید برای ارتقاء، یادگیری یا آماده سازی برای توانایی رفتن به مراحل بعدی انجام دهید؟
- چه کاری میتوانید امروز انجام دهید که بخشی از مراحلی هستند که در بالا نوشتید؟
- چه افراد و چه چیزهایی حامیان شما هستند که در این راه به شما کمک خواهند کرد؟
پیگیری
اکنون که شما یک هدف واضح و یک طرح و برنامه برای اقدام در جهت آن دارید، میخواهم شما را برای شروع این فرآیند تشویق کنم. مشاوره میتواند یک موقعیت کمککننده برای ایجاد تغییرات و رفتن به سمت اهداف باشد و در میان گذاشتن این موارد با متخصص و روانشناستان میتواند باعث شود که در همین مسیر بمانید. مشاوره همچنین میتواند کمککننده باشد اگر برای پاسخ دادن به برخی از سوالات بالا کشمکش زیادی داشتهاید.